حکمت هاي دهگانه لقمان در قرآن

حکمت هاي دهگانه لقمان در قرآن

 

لقمان از حکمای راستین و بزرگ تاریخ است که نام او دو بار در قرآن ذکر شده و سی و یکمین سوره کلام الهی نیز لقمان نام دارد، نصایح زندگی‌ساز لقمان به فرزندش در آیاتی از سوره لقمان آمده است . 

لقمان کیست؟

اصلیت لقمان حبشی بود که در روزگار داود پیغمبر(ع) می زیست و بواسطه برخورداری از اخلاق و صفات نیک، عقل، تدبیر، بیان شیرین و منطق محکم به نام لقمان حکیم معروف شد.

از زندگی او اطلاعات دقیقی در اختیار نیست اما این نکته محرز است که سخنان حکیمانه وی زینت بخش صفحات کتابهای اخلاقی، تفاسیر و تاریخ است.

لقمان عمر طولانی داشت (از دویست تا 560 سال، و از هزار تا 3500 سال را نوشته اند) و با پیامبران بسیار دیدار کرده است. (المواعظ العددیه، ص142)

به عقیده بعضی لقمان چند سال قبل از تأسیس حکومت حضرت داود(ع) و به نظر بعضی ده سال پس از حکومت داود متولد شد و عمر او تا عصر پیامبری حضرت یونس(ع) ادامه یافت، او در عصر نبوت و حکومت حضرت داود همراه آن حضرت به جنگ جالوت رفت و در کشتن جالوت که طاغوت آن عصر بود شرکت داشت.

لقمان مدتی چوپان و برده قَیْن بن حسر (از ثروتمندان بنی اسرائیل) بود، سپس بر اثر بروز حکمت های سرشار نظری و عملی از طرف ارباب خود آزاد شد.

به نظر می رسد لقمان بیشتر عمر خود را در خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و بیت المقدس گذرانده است و نقل شده که قبرش در اِیله (یکی از بندرهای فلسطین) است.

از ویژگی های لقمان اینکه مسافرت های بسیار داشت، با انسانهای مختلف مانند پیامبران، علماء و فقهاء معاشرت داشت و بدلیل عمر طولانی و حالت عبرت پذیری که داشت تجربیات بسیار آموخت.

حکمت لقمان

در آیه 12 سوره لقمان آمده است: «وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ؛ ما به لقمان حکمت دادیم.» این آیه نشان می دهد خداوندی که حکیم مطلق است لقمان را از حکمت سرشار بهره مند و آن را تأیید کرده است .

لقمان(ع) یک انسان پاک و مخلص و باصفا بود که و در صراط سیر و سلوک و عرفان، زحمت ها کشید و بواسطه مخالفت با هوس های نفسانی و تحمل دشواری ها و ریاضت و نفس کشی، از بدیها دور و حکمت سرشاری در خود ایجاد کرد .

از لقمان حکیم بیاموزیم...

لقمان از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود. او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز اوج گرفت.

او مردی امین بود، چشم از حرام فرو می بست، از ادای حرف ناسزا و بی مورد پرهیز می کرد و هیچگاه دامن خود را به گناه نیالود و همواره در امور زندگی شرط عفت و اخلاص را رعایت می کرد.

اوقات فراغت خود را به سکوت و تفکر در امور جهان و معرفت حق تعالی می گذراند و برای گذراندن امور زندگی به حرفه خیاطی و یا درودگری مشغول بود.

هیچگاه اراده خود را تسلیم خشم و هوای نفس نمی کرد. از کامیابی در دنیا مغرور و از ناکامی اندوهگین نمی شد و صبر و شکیبایی او به حدی بود که غم از دست دادن چند فرزند را با صبوری بسیار تاب آورد.

اصلاح امور مردم و حل نزاع و مرافعه آنها از دغدغه های لقمان بود و همه سعی خود را برای رفع اختلافات به کار می گرفت و بزرگان را از کبر و غرور منع می کرد .

حکمت های ده گانه لقمان در قرآن

خداوند در میان حکمت های لقمان، بخشی از حکمت های او به فرزندش که ده فراز را شامل می شود در قرآن آمده است: آیات 13، 16، 17، 18 و 19.

1ـ توحید 2ـ معاد 3 ـ نماز 4ـ امر به معروف 5ـ نهی از منکر 6 ـ صبر و استقامت 7 ـ تواضع 8ـ دوری از خود خواهی 9ـ اعتدال در راه رفتن 10ـ اعتدال در صدا و سخن گفتن  مواردی هستند که لقمان به فرزند خویش تأکید کرده و در آیات قرآن نیز آمده اند، مواردی که مجموعه ای تأمل برانگیز از حکمت نظری و عملی، اعتقادی، عبادی، اجتماعی، سیاسی، تقویتی، اخلاقی هستند.

نصایح لقمان به فرزندش در قرآن

و [یاد کن] هنگامى را که لقمان به پسر خویش در حالى که وى او را اندرز مى‏داد گفت اى پسرک من به خدا شرک میاور که به راستى شرک ستمى بزرگ است . (لقمان، 13)

اى پسرک من اگر [عمل تو] هموزن دانه خردلى و در تخته‏سنگى یا در آسمانها یا در زمین باشد خدا آن را مى‏آورد که خدا بس دقیق و آگاه است. (لقمان، 16)

اى پسرک من نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند باز دار و بر آسیبى که بر تو وارد آمده است‏شکیبا باش این [حاکى] از عزم [و اراده تو در] امور است. ( لقمان، 17)

و از مردم [به نخوت] رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو که خدا خودپسند لافزن را دوست نمى‏دارد .(لقمان، 18)

و در راه‏رفتن خود میانه‏رو باش و صدایت را آهسته‏ساز که بدترین آوازها بانگ خران است .(لقمان، 19)

لقمان حکیم و امام جعفر صادق(ع):

امام جعفر صادق (ع) :

قال لقمان لابنه : خف الله عز و جل خیفة لو جئته ببر الثقلین لعذبک و ارج الله رجاء لو جئته بذنوب الثقلین لرحمک .

لقمان به پسرش گفت: از خدای عز و جل چنان بترس که اگر نیکی جن و انس را بیاوری تو را عذاب کند و به خدا چنان امیدوار باش که اگر گناه جن و انس را بیاوری به تو رحم کند .

اصول کافی ، ج 3 ، ص 109

نصایح لقمان در مورد انتخاب دوست خوب

یا بُنَىَّ لاتَعدُ بَعدَ تَقوَى اللّه مِن اَن تَتَّخِذَ صاحِبا صالِحا؛ فرزندم! بعد از تقواى الهى، از گرفتن دوستِ شایسته نگذر. (الاخوان، ص 110، ح 25)

یا بُنَىَّ اتَّخِذ أَلفَ صَدیقٍ وَأَلفٌ قَلیلٌ وَلاتَتَّخِذ عَدُوّا واحِدا وَالواحِدُ کَثیرٌ؛ فرزندم هزار دوست بگیر که هزار دوست هم کم است و یک دشمن مگیر که یک دشمن هم زیاد است. (بحارالأنوارف ج13، ص413، ح4 )

محل دفن لقمان

ابراهیم ادهم گفته است: قبر لقمان میان مسجد لقمه (از شهرهای فلسطین) و بازار امروز است.

آورده اند که روزی لقمان با پسر خود نشسته بود، همین که آثار مرگ بر او ظاهر شد به گریه افتاد، پسر گفت: ای پدر گریه تو از خوف مرگ است یا حرص دنیا؟ گفت: هیچکدام، گریه من برای آن است که در پیش روی خود بیابان هولناک و عقبات طولانی و بار گران می بینم با نداشتن زاد و راحله و ندانم که این بار گران از دوشم بر دارند، یا با آن به سوی دوزخ رهسپار گردم. (کنزالحکمة ترجمه نزهة الارواح شهرزوری)

راز و نیاز با معبود

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی:
فانی قریب
    
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی:
و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
    
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی:
ألا تحبون ان یغفرالله لكم
    
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی:
و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
    
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی:
الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
    
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی:
الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
    
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی:
ان الله یغفر الذنوب جمیعا
    
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی:
و من یغفر الذنوب الا الله
    
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! …  توبه می‌كنم
گفتی:
ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
    
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی:
الیس الله بكاف عبده
    
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

منبع: چرخ و فلک

آثار تلاوت قرآن در هدایت انسان

آثار تلاوت قرآن در هدایت انسان
آیات قرآن، سخنان خدای سبحان است و چون او كانون مباركی، بلكه خود بركت است، خواندن سخنانش نیز بركات فراوانی را در پی دارد. اكنون به برخی از آنها اشاره می شود...
امین پویا
 
الف) افزایش ایمان
قرآن درباره اثر تلاوت صحیح و همراه با تدبر، چنین می فرماید: «الذین آتیناهم الكتاب یتلونه حق تلاوته أولئك یۆمنون به»(1)؛ (كسانی كه به آنان كتاب آسمانی دادیم، در حالی كه آن را به درستی و خوبی تلاوت كنند، حتما بدان ایمان می آورند.)
حق تلاوت، تنها این نیست كه حركات و اعراب و سكون و وقف و قواعد تجوید حروف و كلمات رعایت شود، بلكه همراه با آن، تدبر در معانی و تعقل و آمادگی برای اثرپذیری نیز لازم است.
نیز درباره پذیرش مۆمنان چنین می فرماید: «و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا»(2)؛ نشان تلاوت صحیح آن است كه در خواننده و شنونده اثر جدیدی پدید آورد و بر ایمانشان افزوده گردد.
تلاوت قرآن به اندازه ای محترم و مهم است كه استماع و انصات(3) نسبت به آن واجب است یا مستحب؛ چنان كه برخی از فقیهان امامیه در ذیل كریمه «إذا قرئ القرآن فاستمعوا له و أنصتوا»(4)، به وجوب آن دو (استماع، انصات) فتوا داده اند، هر چند بسیاری از بزرگان تفسیر و فقه آن را مخصوص نماز جماعت و لزوم استماع و انصات مأموم می دانند.
 
ب) درخشان شدن خانه ها
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اهمیت تلاوت قرآن چنین فرمودند: «نوروا بیوتكم بتلاوه ی القرآن و لا تتخذوها قبورا».(5) خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی كنید و آن ها را به صورت گورستان درنیاورید. كسی كه اهل قرآن نیست و با آن انس ندارد، مرده است و خانه او گور اوست.
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: خانه ای كه قرآن در آن تلاوت شود، نورانی است؛ «یتراءاه أهل السماء كما یتراءی أهل الدنیا الكوكب الدری فی السماء»:(6) همان گونه كه زمینیان از ستارگان آسمان نور می گیرند و آن اجرام آسمانی برای مردم زمین چشمگیرند، خانه ای كه در آن قرآن تلاوت می شود، برای آسمانیان درخشان است و آن ها نیز از این خانه های نورانی كسب نور می كنند.
خداوند از راه معارف و منازل عالی و دانی قرآن حكیم، ولایت عبد صالح را بر عهده دارد و صلاح و فلاح مولی علیه نیز، از راه احكام فقهی و حقوقی قرآن و از طریق حكم برهانی و عرفانی آن فراهم می شود
ج) انس با قرآن و مقام صالحان
خدای سبحان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را مستقیما در پوشش ولایت خود می نامد؛ «إن ولیی الله الذی نزل الكتاب و هو یتولی الصالحین»(7)؛ پس همان خدایی، ولی رسول الله است كه قرآن را نازل فرموده است؛ خداوند متولی صالحان است. این جمله، شبیه تعلیق حكم بر وصف و نظیر علیت آن صفت است؛ یعنی اگر كسی به قرآن عمل كند، صالح می شود و اگر خداوند بخواهد ولی كسی بشود، از راه قرآن ولایت و تدبیر او را عملی می كند.
پس راه دستیابی به ولایت الهی، صالح شدن است و بدون آن در ولایت الله راهی نیست و خدا هم تولی طالح را نخواهد پذیرفت و بهترین راه صلاح هم انس با قرآن است.آری:
1. ولی خداوند است.
2. مولی علیه، رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
3. سمت ولی، تنزیل قرآن است.
4. وصفی كه بسان شرط برای مولی علیه ذكر شده، صالح بودن اوست.
5. از مجموع سیاق فردی كلمات و سیاق جمعی آیه چنین استنباط می شود كه خداوند از راه معارف و منازل عالی و دانی قرآن حكیم، ولایت عبد صالح را بر عهده دارد و صلاح و فلاح مولی علیه نیز، از راه احكام فقهی و حقوقی قرآن و از طریق حكم برهانی و عرفانی آن فراهم می شود.
قرآن، حبل الله است كه انس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا می برد و به مقام صالحان می رساند تا مستقیما در پوشش ولایت خدا قرار گیرد. اگر انسان مشمول ولایت الله شود، تمام آفرینش را او اداره می كند و در آن مقام، دیگر هیچ راهی برای وسوسه و رخنه اهریمن نیست. خدا او را از تمام تیرگی ها و تاریکی ها نجات می دهد و او را نورانی می سازد
بنابراین، وصف پیش گفته هر چند به صورت شفاف از سنخ تعلیق حكم بر وصف نیست، با اجتهاد صادق، چگونگی این تعلیق استنباط می شود. زیرا نتیجه آیه چنین است: خداوندی كه قرآن را نازل فرمود و ولایت صالحان را بر عهده دارد، ولی من است؛ یعنی دو صفت الهی تنزیل قرآن و ولایت صالحان، نقش تعیین كننده ای در ولایت من و هر انسان قرآن مدار صالح خواهد داشت.
به همین دلیل می فرماید: «فاقرۆوا ما تیسر من القرآن»(8)؛آن مقدار كه برای شما میسر است، قرآن بخوانید و با این كتاب آسمانی انس بگیرید، حتی اگر معنای بعضی از آیات و سوره ها برای شما روشن نشد، نگویید كه خواندن بدون درك معنا چه اثری دارد، چون قرآن كلام عادی نیست كه اگر كسی معنایش را نداند، خواندنش بی ثمر باشد، بلكه نوری الهی است كه خواندن آن به تنهایی نیز عبادت است. گرچه خواننده به معنایش آگاهی نداشته باشد، ولی باید كوشید كه از رهنمود خود قرآن در لزوم تدبر در معنا نیز بهره برد.
قرآن، حبل الله است كه انس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا می برد و به مقام صالحان می رساند تا مستقیما در پوشش ولایت خدا قرار گیرد. اگر انسان مشمول ولایت الله شود، تمام آفرینش را او اداره می كند و در آن مقام، دیگر هیچ راهی برای وسوسه و رخنه اهریمن نیست. خدا او را از تمام تیرگی ها و تاریکی ها نجات می دهد و او را نورانی می سازد؛ «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور»(9) چنین شخصی در میان امت با نور حركت می كند؛ یعنی در حالی به سر می برد كه حركت و بصیرت و سیره اش، روشن و روشنگر است؛
منبع: http://faribaa9999.blogfa.com/post-632.aspx

نرم افزار جدید قرآن صوتی حبل المتین جاوا – آندروید

نرم افزار جدید قرآن صوتی حبل المتین جاوا – آندروید

امکانات، قابلیت و محتوا:

- متن کامل ترجمه استاد الهی قمشه ای
- ترتیل جزء ۳۰ استاد ماهر المعیقلی
- رسم الخطی خوانا در چهار سایز متفاوت و در دو نوع و
امکان تغییر رنگ قلم و اعراب
– جستجوی پیشرفته با قابلیت انتخاب چند کلمه بصورت ترکیب عطفی یا فصلی
- ارائه یک لغتنامه T9 از الفاظ قرآنی بمنظور سهولت تایپ کاربر
- تلاوت پیوسته ترتیل  جزء ۳۰ قرآن با امکان تلاوت پی در پی آیه ها و سوره ها
- پخش صوت مربوط به هر آیه به تعداد مشخص (غیرفعال در نسخه رایگان)
- امکان توقف و یا پخش مجدد و تنظیم صدای پخش
- امکان همزمانی پخش صوت قرآن با متن ترجمه و نیز پخش ترجمه گویا با متن قرآن
(غیرفعال در نسخه رایگان)
– نمایش  شماره جزء ، حزب  قرآن و علامت ویژه آیه های سجده دار
- ارائه اطلاعاتی نظیر نوع سوره ها ، تعداد آیات ، فضیلت سوره ، نام های دیگر سوره و …
- امکان پرش به آیه یا خط در متون
- امکان درج یادآوری برای صوت قرآن، متن قرآن، ترجمه بصورت نامحدود و دسته بندی آن ها
- امکان نمایش آخرین مشاهده در متن قرآن، ترجمه
- ذخیره سازی بخشی از متن قرآن، ترجمه بر روی حافظه تلفن همراه بصورت فایل متنی
- ارسال بخشی از ترجمه از طریق ایمیل و پیام کوتاه
- استخاره
- روشن نگه داشتن نور صفحه نمایش
- امکان تغییر  پوسته گرافیکی نرم افزار
- امکان دسترسی نرم افزار به اینترنت
- پشتیبانی از چرخش گوشی

HablolMatin2Free نرم افزار جدید قرآن صوتی حبل المتین جاوا   آندروید

نسخه جاوا / Java
- دریافت فایل (لینک مستقیم)

حجم: ۶٫۵۶ مگابایت

بها: یک صلوات

 

نسخه آندروید / Android
- دریافت فایل (لینک مستقیم)

حجم: ۶٫۴۲ مگابایت

معرفی سایت

امروز یکی از بهترین پایگاه های اینترنتی که در زمینه موضوعات قرآنی فعالیت می کند رو بهتون معرفی میکنم که از بعضی جهات جامع می باشد و همه می توانند استفاده زیادی از آن ببرند.

از دست ندهید و بعد از این همه گشت و گذار در اینترنت سری به این سایت بزنید هم برای دنیایتان و هم برای عقبی... و به دیگران هم معرفی کنید...


حافظا در کنج فقر و خلوت و شب های تار

تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

www.ParsQuran.com

آیت الکرسی

دانلود قرائت مجلسی از قاریان برتر جهان

دانلود قرائت مجلسی از قاریان برتر جهان  برای مشاهده و دانلود کلیک نمایید...

 

ادامه نوشته

مناجات ربنا و قرائت قران از استاد شجریان


دانلود این پوستر با اندازه واقعی

 آدرس آيات:    آيه 8 سوره آل عمران ، آيه 109 سوره المومنون ، آيه 10 سوره كهف ، آيه 250  سوره بقره

        دانلود مناجات ربنا  لينك كمكي                                   دانلود آواز افشاري

اين دهان بستي دهاني باز شد

كو خورنده لقمه‌هاي راز شد

 

لب فرو بند از طعام و از شراب

سوي خوان آسماني كن شتاب

 

گر تو اين انبان ز نان خالي كني

پر ز گوهرهاي اجلالي كني

 

طفل جان از شير شيطان باز كن

بعد از آنش با ملك انباز كن

 

چند خوردي از چرب و شيرين از طعام

امتحان كن چند روزي در صيام

 

چند شب ها خواب را گشتي اسير

يك شبي بيدار شو دولت بگير

    قرائت قران توسط استاد شجریان  

آیه های مبارکه سوره القصص

بسم الله الرحمن الرحيم

قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ  (17)  فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ (18) فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ (19)  وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ (20)

كاست :  به یاد پدر 1

 

.

سوره قصص

1358

27:37

2.

سوره انعام

1357

12:56

3.

سوره فجر

1357

11:31

4.

سوره بلد

1357

5:22

Total Time :

57:26

امور فنی چاپ :

محمد علی رفیعی

مسترینگ و تدوین دیجیتال :

استودیو بل/ریموند موسسیان،همایون شجریان

عکس :

رضا داور خواه

طرح :

مژگان شجریان

 

كاست : به  ياد پدر 2

 

.

سوره فتح

1361

22:55

2.

دعای ربنا

1358

4:30

3.

سوره نمل

1358

28:51

Total Time :

56:16

امور فنی چاپ :

محمد علی رفیعی

مسترینگ و تدوین دیجیتال :

استودیو بل/ریموند موسسیان،همایون شجریان

عکس :

رضا داورخواه

طرح :

مژگان شجریان

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

قرائت بيش از 40 سوره قرآن كريم با صداي دلنشين استاد عبدالباسط و استاد منشاوي – به همراه نرم افزار مديريت سوره ها – انتخاب سوره – تنظيمات پخش و صدا- نرم افزار بسیار ساده – مورد استفاده در مجالس سوگواری

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

مجموعه سخنرانی های حجه الاسلام نقویان به صورت MP3 در 7 بخش با موضوعات مختلف

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

نرم افزار جامع ماه مبارك رمضان همراه با اوقات شرعي رمضان ترتيل كامل قرآن كريم توسط استاد پرهيزكار، ترجمه و تفسير كامل قرآن كريم، گويش خودكار اذان، ادعيه كامل ماه رمضان، مداحي و سخنراني و مراسم شبهاي قدر، علوم قرآني، احكام ويژه نامه حضرت علي(ع)، اذان، تواشيح و نواهاي ويژه ماه رمضان ، مقالات ويژه ماه مبارك رمضان و...از جمله امكانات اين مجموعه مي باشد.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

ترجمه گویا ی قرآن کریم (استاد فولادوند) به صورت کامل و تفکیک شده

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

بسته نرم افزاري ذوالفقار: ولادت تا شهادت پيرامون حضرت علي (ع) مجموعه سخنرانيهاي و مناجات و زيارات با بيش از 2000 دقيقه صدا و تصوير شامل مديحه، مرثيه و ملودي مداحان اهل بيت( كريمي ، هلالي و ...) زيارات، حكايات، مناجات و تصاوير موضوعي حضرت علي(ع) سخنرانيهاي پيرامون اميرالمؤمنين توسط اساتيد برجسته شامل: فلسفي، فاطمي نيا، دانشمند و ...

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

نرم افزار جديد منتخب مفاتيح: مجموعه بسيار جذاب از ادعيه ، مناجات ، قرآن، تواشيح ، داستان و اذان،تفسير و اينترنت

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

563 جلد تفسير و ترجمه كامل قرآن كريم ، اين مجموعه شامل كليه منابع تفسير و ترجمه قرآن كريم مي باشد كه در يك CD گنجانده شده است جهت دسترسي آسانتر و راحتتر به تفاسير گوناگون قرآن كريم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

سخنرانی آیت ا... بهجت- فیلم: مجموعه ای کمیاب بیش از 3 ساعت از فیلمهای حضرت آیت ا... بهجت شامل نصایح اخلاقی و اقامه نماز حضرت ایشان

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

نرم افزار جامع قرآن كريم: اين نرم افزار همانطور كه از نامش پيدا است مجموعه اي كامل و جامع از آنچه شما در مورد قرآن نياز داريد مي باشد. امكانات اين مجموعه عبارتند از:

جامع ترین نرم افزار آموزش مداحی از سبکهای برتر کشور - آموزشهای مداحان کریمی - سلحشور- حدادیان و... - مجموعه ای از بهترین کتابهای مداحی و 155 قطعه سبک و...

مراحل شكل گيری باران

ادامه نوشته

يافتن سرعت نور توسط قرآن کريم  

ادامه نوشته

بخشهایی از اعجاز علمی قرآن

بخشهایی از اعجاز علمی قرآن  - ادامه مطلب را بزنید...

------------------------------------------------------------------------------------------

563 جلد تفسير و ترجمه كامل قرآن كريم           ""نرم افزار جامع موبایل مذهبی""

آموزش پیشرفته تجوید توسط استاد سید محسن موسوی بلده (تصویری) 

آموزش صوت و لحن توسط استاد شاه میوه اصفهانی

نهج القرائه 2(آموزش تخصصي قرائت قرآن کريم)

مجموعه سخنراني استاد نقويان


ادامه نوشته

عبرت در قرآن

تواضع یكی از ویژگی‌های برجسته انسان است.فروتنی و تواضع سبب برتری و بلندی آدمی می‌شود.تواضع مایهٔ سربلندی انسان می‌گردد.محبوب‌ترین افراد نزد خداوند افراد متواضع هستند....

ادامه نوشته

مجموعه 28 کتاب با موضوع قرآن کریم جهت دانلود

متن کامل قرآن کریم (فایل Word)

ترجمه قرآن کریم (استاد عبدالمحمد آیتی)  (فایل Word)       

ترجمه تفسير الميزان (20 جلد)                  

تفسير نمونه (27 جلد)

تفسير سوره حمد (مؤ لف: امام خمينى -ره)

تفسير نور _ جلد 1 (تاليف : محسن قرائتى)

تفسير نور _ جلد 2

تفسير نور _ جلد 5

تفسير نور _ جلد 6

تفسير نور _ جلد 7

تفسير نور _ جلد 8

تفسير نور ( سوره انعام )

تفسير نور ( سوره حجرات )

تفسير نور ( سوره ى شُعراء)

تفسير نور (سوره قصص )

تفسير نور (سوره يوسف )

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد اول(مولف : آية الله جوادى آملى )

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد دوم

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد سوم

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد چهارم

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد پنجم

قرآن و تبليغ  (تاليف : حجه السلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتی)

قرآن کریم از منظر امام رضا (ع) (آیت الله جوادی آملی)

انسان و قرآن (مولف : استاد علامه حسن زاده آملى)

تفسير قرآن براى جوانان جلد اول (تاليف : محمود متوسّل)

نماز در آيينه قرآن ( نام نويسنده : عباس عزيزى)

تفسير و مفسران (جلد اول ) (نويسنده : آيت الله محمد هادى معرفت)

تفسير و مفسران (جلد دوم ) ( نويسنده : آيت الله محمد هادى معرفت)

منبع: یاسین مدیا

مجموعه 28 کتاب با موضوع قرآن کریم (ترجمه قرآن ، تفسیر المیزان و تفسیر نمونه و ...)

مجموعه 28 کتاب با موضوع قرآن کریم (ترجمه قرآن ، تفسیر المیزان و تفسیر نمونه و ...)

متن کامل قرآن کریم (فایل Word)

ترجمه قرآن کریم (استاد عبدالمحمد آیتی)  (فایل Word)       

ترجمه تفسير الميزان (20 جلد)                  

تفسير نمونه (27 جلد)

تفسير سوره حمد (مؤ لف: امام خمينى -ره)

تفسير نور _ جلد 1 (تاليف : محسن قرائتى)

تفسير نور _ جلد 2

تفسير نور _ جلد 5

تفسير نور _ جلد 6

تفسير نور _ جلد 7

تفسير نور _ جلد 8

تفسير نور ( سوره انعام )

تفسير نور ( سوره حجرات )

تفسير نور ( سوره ى شُعراء)

تفسير نور (سوره قصص )

تفسير نور (سوره يوسف )

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد اول(مولف : آية الله جوادى آملى )

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد دوم

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد سوم

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد چهارم

تسنيم تفسير قرآن كريم، جلد پنجم

قرآن و تبليغ  (تاليف : حجه السلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتی)

قرآن کریم از منظر امام رضا (ع) (آیت الله جوادی آملی)

انسان و قرآن (مولف : استاد علامه حسن زاده آملى)

تفسير قرآن براى جوانان جلد اول (تاليف : محمود متوسّل)

نماز در آيينه قرآن ( نام نويسنده : عباس عزيزى)

تفسير و مفسران (جلد اول ) (نويسنده : آيت الله محمد هادى معرفت)

تفسير و مفسران (جلد دوم ) ( نويسنده : آيت الله محمد هادى معرفت)

بانک صوت و فیلم مذهبی  کاملترین فروشگاه موسیقی آنلاین  دانلود سخنرانی دکتر حسین محی الدین حسین  الهی قمشه ای ادبیات ایران غرب اروپا انگلیسی  پوستر عکس تصویر آثار کتاب ادبیات شعر ترجمه  وب سایت استاد محمد رضا شجریان و همایون شجریان...

قرائت قران توسط قاریان مشهور

روم 17 تا 30،ضحي،انشراح،حمد و بقره1تا5

استاد محمد صديق منشاوي

يوسف(ع) 1 تا 27

استاد محمد صديق منشاوي

شوري 49 تا آخر،قاف1 تا 11،تکوير و شمس

استاد عبد الباسط عبدالصمد

حجرات و حاقه1 تا 18

استاد عبد الباسط عبد الصمد

نجم31تاآخر،قمر1تا16و49تاآخر،رحمن1تا28

استاد مصطفي اسماعيل

نجم 32تاآخر،قمر1تا14و رحمن1تا29

استاد ابوالعينين شعيشع

قصص 5 تا 16و شمس

استاد ابوالعينين شعيشع

انفال 1 تا 24

استاد محمد عبدالعزيز حصان

اسراء 1 تا 24

استاد محمود علي البنّا

فرقان 58 تا آخر، قيامه و علق1تا5

استاد کامل يوسف بهتيمي

قيامه و دهر(انسان)

استاد محمد عمران

هود 36 تا 57

استاد حمدي زامل

تحريم

استاد محمد شبيب

کهف 30 تا 50

استاد شعبان صياد

نحل 125 تا آخرو اسراء 1تا17

استاد شحات محمد انور

آل عمران 26 تا 38

استاد شحات محمد انور

احزاب 38 تا 50

استاد راغب مصطفي غلوش

نبا 31 تا آخر، نازعات 26تاآخرو انفطار

استاد محمد ليثي

بقره 284 تا آخرو آل عمران 1تا6

استاد سيد متولي عبد العال

احزاب 21 تا 29و بلد 1تا18

استاد عبد الفتاح طاروتي

دهر(انسان) 23تاآخر و فجر

استاد عبد الفتاح طاروتي

بروج 11تا آخر، شمس،قريش،کوثر،حمد و بقره1و2

استاد انور شحات انور

سوره طارق، سوره بلد

محمد رفعت

سوره کهف آیه 1 تا14

استاد احمد سلیمان سعدانی

سوره قاف ، سوره انفطار

استاد محمود عبد الحکم

سوره نور آیه 34 تا42

استاد محمود رمضان

سوره واقعه آیه 75 تا آخر، سوره حدید آیه 1 تا12

استاد شعبان صیاد

سوره احزاب آیه 21 تا35، 40 تا48

استاد کامل يوسف بهتيمي

سوره هود آیه 36 تا49

استاد شحات محمد انور

سوره کهف آیه 107 تا آخر، سوره مریم آیه 1 تا36

استاد محمد شبیب

سوره اعراف 196 تا آخر، سوره انفال آیه 1 تا10

استاد محمد الیثی

سوره انبیأ آیه 76 تا آخر

استاد سعید زناتی

سوره اسراء آیه 1 تا36 ، سوره حاقه آیه 1 تا24

استاد مصطفی اسماعیل

سوره آل عمران 189 تا195 ، سوره بلد آیه 1 تا18

استاد راغب مصطفی غلوش

سوره حجرات آیه 1 تا آخر ، سوره شرح، سوره نصر

استاد طه فشنی

سوره واقعه آیه 1 تا40 ، 75 تا آخر، سوره حدید 1 تا5

استاد حمدی زامل

سوره شعراء آیه 52 تا89، سوره فجر، سوره حمد

استاد محمد صدیق منشاوی

سوره نجم آيه 1 تا آخر، سوره ضحي، سوره شرح، سوره تين، سوره علق آيه 1 تا14، سوره قدر

استاد عبد الفتاح شعشاعي

سوره حجرات آیه 15 تا آخر، سوره قاف آیه 1 تا11، سوره انفطار، سوره زلزال

استاد محمد عبد العزیز حصان

سوره نبأ آیه 31 تا آخر، سوره طارق، سوره شمس، سوره ضحی، سوره شرح، سوره تین، سوره قدر

عبد العزیز فرج

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عبدالباسط (حج 23-37)

عبدالباسط (شوری)

عبدالباسط (رعد 1-16)

عبدالباسط (یوسف 1-27)

عبدالباسط (هود 36-49) --

عبدالباسط (غاشیه--)

عبدالباسط (قمر --)

عبدالباسط (مائده--)

 

بهتیمی (نمل 15-43)

بهتیمی (فرقان 58-73)

بهتیمی (فتح 27-29) --

بهتیمی (فرقان 58-77) --

بهتیمی (رعد 1-18)

بهتیمی (بقره 142-158)

بهتیمی (کهف 28-57)

بهتیمی (اسرا 1-19)

بهتیمی (بلد 1-47)

بهتیمی (قصص 51-77)

بهتیمی (مریم 1-36)

بهتیمی (نمل 82-227)--

بهتیمی (نسا 36-54)

 

عمران (بقره 195-203)

عمران (فرقان 61-70)

عمران

عمران

عمران (نور 1-31)

عمران (رعد 1-16)

عمران (احزاب 35-48)

عمران (ابراهیم 23-39)

 

مصطفی اسماییل (فاطر)

مصطفی اسماییل (یوسف 4-34)

مصطفی اسماییل (مریم 12-36)

مصطفی اسماییل (ابراهیم 12-41)

مصطفی اسماییل (رعد 1-24)

مصطفی اسماییل (بقره -- )

مصطفی اسماییل (نمل 15-42)

مصطفی اسماییل (اسرا)

مصطفی اسماییل (حج 1-29)

 

حصان (مریم 1-36)

حصان (انسان)

حصان (انعام 151-159)

حصان (صافات)

حصان (انفال 1-24)

حصان (یونس 9-23)

حصان (لقمان 8-34)

حصان (سبا 46---)

حصان (جن)

حصان (احقاف ---)

حصان (اسرا 25-59)

حصان (بقره 253-262)

حصان (رعد 1-16)

حصان (نمل 15-44)

حصان (اسرا 1-33)

حصان (فجر--)

 

منشاوی (شعرا 1-89)

منشاوی (زخرف 68-89--)

منشاوی (قصص 68-88)

منشاوی (عنکبوت 46-69)

منشاوی (رعد 20-31)

منشاوی (حشر 18-24)

منشاوی (انفطار 6-19)

منشاوی (لقمان 8-34)

منشاوی (هود 108-123)

منشاوی (لقمان 8-30)

منشاوی (مریم 1-36)

منشاوی (بقره 38-43)

منشاوی (ق 16-45 - الرحمن)

منشاوی (یونس 3-17)

 

کریم منصوری (آل عمران)

کریم منصوری (یونس 26-36)

 

سعیدیان (اعراف 196--)

سعیدیان (یس 55 --)

سعیدیان (انسان)

 

شحات (آل عمران 26-38)

شحات (..)

شحات (نسا 135-147)

شحات (نحل 125-128 --)

شحات (آل عمران 133-152)

شحات (قارعه - تکاثر)

شحات (قلم 49-52)

شحات (تحریم -زلزال)

شحات (توبه 60-82)

شحات (یوسف 7-29)

شحات (انعام 94-107)

شحات (مائده 41-54)

شحات (نمل 87-93--)

شحات (طاها 1-45)

شحات (احزاب 38-48)

شحات (تحریم 1-8)

شحات (کهف 13-31)

 

محمد طوخی (هود 36-49)

عبدالعال (سوره قمر 54-55 ،رحمان 1-40)

عبدالعال (حشر 22-24)

عبدالعال (نازعات 36-41)

عبدالباسط (انبیا،فجر،شمس)

عبدالباسط (قصص 5-28،حاقه 1-24)

عبدالباسط (قمر،رحمان 1-27)

عبدالباسط (حشر 18،تکویر فجر)

عبدالباسط (حشر 22-24)

عبدالباسط (حجر 85)

عبدالباسط (حجر ،قیامه،نصر،تکویر)

عبدالباسط (مائده 109، تکویر)

عبدالباسط (مریم 1-36، تکویر)

عبدالباسط (مدثر،قیامه)

عبدالباسط (نازعات 27)

عبدالباسط (واقعه 75، شمس)

البنا (نازعات 27-41)

البنا (واقعه 1-40)

البهتیمی (ابراهیم 31-48)

البهتیمی (اسرا 8-34)

بسیونی (الرحمن 1-21)

غلوش (بروج 11، الحاقه)

غلوش (اخلاص)

علامه طباطبایی (مریم 26-31)

عمران (غافر 1-9)

عمران (قیامه، دهر، انفطار)

حصان (انبیا 47-84)

حصان (فاطر (1-12)

مصطفی اسماییل (آل عمران33-62)

مصطفی اسماییل (اخلاص)

مصطفی اسماییل (فاطر 1-24، حاقه 1-12)

مصطفی اسماییل (ق)

مصطفی اسماییل (ق 31، ذاریات1-28، طارق)

مصطفی اسماییل (کهف 13-31، ضحی، شمس)

مصطفی اسماییل (لقمان، حاقه 1-12)

مصطفی اسماییل (نجم 31- قمر 1-15)

مصطفی اسماییل (نجم 32، قمر 1-16)

مصطفی اسماییل (نازعات 36-41)

مصطفی اسماییل (تحریم - حاقه 1-12)

محمد اللیثی (آل عمران 189-195)

کریم منصوری (هود 69-83)

کریم منصوری (لقمان 1-10)

کریم منصوری (مطففین 22-28، شمس)

منشاوی (احلاص)

منشاوی (اسرا 1-14)

منشاوی (فصلت)

منشاوی (غافر 39-68)

منشاوی (حشر 22-24)

منشاوی (روم 17-30- ضحی-شمس- حمد)

سعید مسلم (اعلی)

سعید مسلم (اخلاص)

سعید مسلم (حدید 25 - حشر 22-34)

سعید مسلم (نوح 15)

سعید مسلم (تکویر)

سعید مسلم (تکویر 1-20)

احمد نعینع (فتح 28)

استاد پرهیزگار (نحل 84-98)

استاد پرهیزگار (نوح 62، فرقان 1-11)

سید سعید (لیل)

محمد حسین سعیدیان(یس 28-54)

محمد حسین سعیدیان(یوسف 1-22)

شحات محمد انور (دهر 1-22)

شحات محمد انور (اخلاص)

شحات محمد انور (فصلت)

شحات محمد انور (قصص 1-25)

شحات محمد انور (کهف 107 - شمس - ضحی- زلزال)

شحات محمد انور (نازعات 26-41)

شحات محمد انور (ضحی - شرح - تین - علق)

شعشاعی (اخلاص)

محمود طبلاوی (انبیا 101- طارق - بلد)

 منبع :

بانک صوت و فیلم مذهبی

موسیقی دستگاهی ایران در تلاوت قرآن

موسیقی دستگاهی ایران در تلاوت قرآن

قرائت قرآن، یك فن یا به بیانی جامع‌تر یك هنر است؛ شاید بتوان گفت نقطه اوج تلاقی هنر و مذهب و برای آنكه بشود از آن لذت برد، باید كمی درباره‌اش دانست. در واقع فراگیری فنون موسیقی آوازی، پیشوازی است برای فراگیری تلاوت رنگارنگ قرآن.

از یك نظر، قرآن لحنی موسیقایی است و از نظری دیگر، الحان موسیقی در ذات آیات قرآنی و حتی واژگان آن نهفته است كه خود‌به‌خود ما را وادار می‌كند آن را آهنگین و با وزن بخوانیم.

آنچه در این سال‌ها از قرائت قاریان ایرانی شاهد بوده‌ایم تقلید بوده است و بس. همواره قاریانی پرورش داده می‌شوند كه كمتر به موسیقی و مبانی آن آشنایی دارند و با آهنگ‌های نامناسب و نغمه‌های ناموزون قرائت می‌كنند و این اعجاز بیان الهی را با شیوه‌های تقلیدی و ناپسند عرضه می‌دارند.

اینكه شیوه‌های امروزی در قرائت قرآن از كجا آمده، چه ربطی به هنر موسیقی دارد، چه كسانی در پیشرفتش مؤثر بوده‌اند و ما ایرانی‌ها كه هم در موسیقی، سابقه درخشانی داریم و هم در علوم قرآنی، چه نقشی در اعتلای این هنر داریم و جایمان در این عرصه كجاست، خود موضوعاتی قابل تأمل و بحث‌اند.

پرداختن به این سؤال كه اساساً موسیقی دستگاهی ایران در تلاوت قرآن به كار گرفته می‌شود یا نه، قبل از همه پرسش‌ها، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به‌ویژه آنكه تا كنون به این مقوله مهم پرداخته نشده است.

مشروعیت هنر قرائت

در اكثر كتب روایی شیعی، بخشی وجود دارد، به نام «باب‌القرآن»‌ یا «كتاب‌القرآن»‌ كه در آن روایاتی درباره فضل قرآن، فضیلت قاری قرآن، ثواب قرائت سوره‌ها و نكات دیگر مطرح شده است. اما یكی از این نكات،‌ مسئله تحریم غنا و استحباب تحسین صوت در قرائت قرآن است.

محدثان بزرگوار ما، در توجیه بعضی روایات فرموده‌اند:‌ «قرآن را با صوت زیبا تا آن حدی كه غنا نباشد، ‌باید قرائت كرد، البته بدون آنكه حدود حسن صوت و غنا را مطرح كنند.»

بسیاری تصور می‌كنند كه قرائت و تلاوت قرآن تنها آن چیزی است كه شنیده‌اند و فقط و فقط باید در این خصوص از تلاوت قاریان عرب‌زبان تقلید كرد و به همین هم بسنده می‌كنند. اما برخی از قاریان با استناد به اینكه آهنگ‌های عربی تلفیقی از آهنگ‌های غیرعربی (مثلاً ایرانی) است، استفاده از آهنگ‌های غیرعربی را در قرائت جایز می‌دانند. مثلاً یكی از گوشه‌های دستگاه ایرانی را عیناً در قرائت قرآن به كار می‌برند.

با توجه به روایات شریفه، قرائت قرآن با صوت و لحن زیبا و ترجیع حلال (هنر قرائت)، ممدوح و مورد رضایت حضرت حق، رسول اكرم و ائمه اطهار، علیهم السلام، می‌باشد. نظر بسیاری از فقها در مورد قرائت قرآن، طبق دستگاه موسیقایی، این است كه در اخبار وارده نسبت به قرائت قرآن، با صدای خوب تأكید شده است؛ و از حضرت امام باقر (ع) نقل شده: «رجع بالقرآن صوتك، فان الله عزوجل یحب الصوت الحسن یرجع فیه ترجیعا» یعنی قرآن را با گرداندن صدا در حلق بخوان؛ زیرا خداوند صدای خوب را دوست دارد.

بنابراین باید قرآن با صدای مهذب مناسب معنویت و هدایت قلوب خوانده شود، نه با صداهای مناسب با مجالس لهو؛ و برای یاد گرفتن تنظیم صدا و پیداکردن صوت یا نت مناسب اگر از آلات تنظیم صدا استفاده شود مانعی ندارد؛ ولی نواختن آلات در وقت خواندن قرآن (نظیر نواختن موسیقی درسرودهای معمولی) ممكن است بی‌احترامی به شأن قرآن تلقی شود.

موسیقی شرقی و ویژگی‌های آن

وجه تمایز موسیقی شرقی نسبت به موسیقی غربی وجود پرده‌هایی1 است كه موسیقی غربی به طور كل از وجود این فواصل بی‌بهره است. فواصلی كه در موسیقی شرقی استفاده می‌شود فاصله یك پرده (پرده كامل)، نیم‌پرده و ربع‌پرده (4/3 پرده) است در صورتی كه موسیقی غربی از فاصله ربع پرده استفاده نمی‌كند. همین موضوع دامنه و تنوع بسیاری را برای موسیقی شرقی ایجاد كرده و بر همین اساس در موسیقی ایرانی، عربی و تركی دستگاه‌ها و مقام‌های بسیاری وجود دارند، اما در موسیقی غربی چنین نیست.

نفوذ موسیقی كلاسه‌شده غربی در ممالك شرقی به‌خصوص در دو سده اخیر دانشمندان و موسیقی‌دانان شرقی را بر آن داشت كه نظم خاصی برای مقام‌های خود بدهند و در نتیجه یك گام پایه‌ای برای موسیقی خود بیابند و پس از آن بود كه برای مقام‌های شرقی گام ثابتی مشخص شد.

دستگاه‌های موسیقی ایران و مقام‌های موسیقی عرب

هفت دستگاه و پنج آواز حاصل فواصل و گام‌های متفاوت در موسیقی ایرانی است. بسیاری از گوشه‌ها نیز در این آوازها و دستگاه‌ها قرار می‌گیرند. ماهور، شور، سه‌گاه، چهارگاه، راست و پنجگاه، همایون و نوا، هفت دستگاه و بیات اصفهان، افشاری، ابوعطا، دشتی و بیات ترك آوازهای موسیقی ایرانی را شكل می‌دهند. همان‌طور كه گفته شد ربع‌پرده در موسیقی ما نقشی مهم ایفا می‌كند و موجبات فراهم آمدن گوشه‌ها و دستگاه‌هایی با رنگ و فضای متنوع را فراهم می‌آورد.

مقام راست، بیات، صبا، سه‌گاه، عجم، نهاوند، كرد، حجاز مقام‌های عربی را تشكیل می‌دهند كه هر یك از این مقام‌ها در دل خود دارای مقام‌های فرعی نیز هستند؛ مطابق با آنچه در موسیقی ایرانی نسبت به دستگاه‌ها و گوشه‌ها اتفاق می‌افتد.

وجه تشابه موسیقی عربی و ایرانی

عقیده اكثر مورخان بر این است كه منشأ موسیقی عرب، آهنگ‌ها و ترانه‌های ایرانی بوده. اكثر خوانندگان و نوازندگان مشهور عرب در قرون اول هجری، توسط خنیاگران و نوازندگان پارسی‌تبار تعلیم یافته یا اینكه خود اصالتاً ایرانی بوده‌اند.

آنان از الحان و آهنگ‌هایی كه قابلیت تطبیق و تلفیق با اشعار عربی را داشت،‌ در سرودها و آوازهای خود استفاده كردند و پس از مدتی موسیقی عرب با تكیه بر همین دانسته‌ها، كه رفته‌رفته رو به تكامل می‌رفت، شكل گرفت.

به عنوان مثال در موسیقی ایرانی (و شرق) فاصله هشتم یا «هنگام»2 را به هشت گاه تقسیم می‌كردند. بعد از حمله اعراب به ایران در صدر اسلام و همچنین در دوران سلطنت عثمانی، این فواصل و پرده‌ها به طور كامل به كشورهای عربی و اسلامی منتقل گردید و تا كنون نیز همان فواصل و پرده‌ها با نام‌های ایرانی (اكثراً) در فرهنگ موسیقی این كشورها به چشم می‌خورد.

پرداختن به این موضوع كه عرب‌ها تداخلات و تصرفاتی در این مقام‌ها داشته‌اند بحث‌های تاریخی و فرهنگی است كه در این فرصت نمی‌گنجد و فقط به ذكر همین نكته مهم بسته می‌كنیم كه مطمئناً دخل و تصرفاتی در موسیقی ایرانی توسط عرب‌ها صورت پذیرفته است.

با وجود شواهد و دلایل بسیار زیاد به جرئت می‌توان ادعا كرد كه این اسلوب و روش موسیقی ایران بوده كه به كشورهای عربی منتقل شده و اگر موسیقی بدوی و یا قومی در این كشورها نیز بوده یا در این فواصل وجود داشته و یا اینكه از بین رفته است. بنابراین در حال حاضر موسیقی عربی كه موجودیت مستقل از موسیقی ایرانی و غرب داشته باشد وجود ندارد.

در تحقیقاتی كه پژوهشگران و موسیقی‌دانان انجام داده‌اند بارها به این تشابهات اشاره شده و از آنجا كه به جز در فواصل معدودی كه بین موسیقی مقامی عربی و ایرانی اختلاف وجود دارد، تشابهات بین این دو موسیقی طبیعتاً بسیار زیاد است، در این مجال به عنوان نمونه به یكی دو وجه تشابه اشاره می‌شود.

مقام راست و سه‌گاه كه یكی از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین مقام‌های موسیقی ملل شرق است (بدون تغییر نام) هم در مقام‌های موسیقی عرب و هم در دستگاه‌های موسیقی ایرانی به چشم می‌خورد. مقام عجم تقریباً منطبق بر دستگاه ماهور است .اما خالی از تفاوت نیست .

مقام‌های موسیقی عربی مورد استفاده در قرائت

می‌گویند لحن خوش، كمال گفتار است. علمای فن قرائت به مرور زمان، متوجه شدند كه آیات قرآن با توجه به دوری و نزدیكی معنایشان، دارای وزن و آهنگ خاصی هستند.

(حتی در موسیقی ایرانی هم آهنگسازان مسلط و آشنا با توجه به شعر ملودی را در دستگاه خاص می‌سازند. در واقع به این ترتیب كوشش می‌كنند هم‌خوانی و هماهنگی كاملی میان لحن شعر و ملودی ایجاد شود.)

بنابراین آنچه تا حدودی به برتری تلاوت قاریان عرب‌زبان نسبت به ایرانی‌ها منجر شده، استفاده قاریان عرب‌زبان و آشنا به موسیقی از مقام‌هایی است كه با معانی آیات هم‌خوانی و ارتباط داشته باشد. در قرائت قرآن هر دسته از الحان به خواندن آیات خاصی اختصاص دارد.

به عنوان نمونه مقام "بیات" كه وسیع‌ترین مقام در قرائت قرآن است و گوشه‌های بسیاری دارد قبل و بعد و حتی بین مقام‌های دیگر، قابل اجراست. معمولاً قرائت با این مقام آغاز می‌شود و زمینه اجرای مقامات دیگر است. وقار، عظمت، بزرگی، تسلط و سنگینی را القا می‌كند و آرامش همراه غم می‌آورد. این مقام برای اجرای دعاهای قرآنی، حكایات و اندرزها به كار می‌رود.

نمونه: بروج/ استاد غلوش

آل عمران، 171 به بعد،/ استاد مصطفی اسماعیل

یا مقام راست؛ اثر آن، برانگیختن حس مردانگی، جسارت و حركت به سمت كشف حقیقت است و در آیاتی كه داری تأكید و تحكم و امر است استفاده می‌شود. هرچند قابلیت تعمیم به انوع حالات مفهومی را دارد.

نمونه: روم / استاد منشاوی

آیات ابتدای سوره شمس/ استاد عبدالباسط

مقام عجم و چهارگاه: اثر این مقام‌ها، ایجاد شور و شوق جوانی است و در آیاتی با مضامین خدا، بهشت، توبه، معجزات پیامبران، دعا و درخواست و حركت و مبارزه به كار می‌رود.

نمونه: ضحی، 11ـ انشراح، 1/ استاد عبدالباسط

مقام نهاوند: ماهیتی لطیف و منعطف از نظر لحنی دارد. نه خیلی خشن است و نه خیلی خفیف و بیشتر در بیان داستان‌های قرآنی به كار می‌رود.

نمونه: بقره، 250/ استاد مصطفی اسماعیل

مقام سه‌گاه: برانگیزاننده حس محبت و عشق و سوز دل است و در آیاتی با مفاهیم عشق، وعده الهی، بشارت، مغفرت، صفات مؤمنان، پیروزی و اجابت دعا به كار می‌رود.

نمونه: فاطر، 14 و 15، استاد مصطفی اسماعیل

مقام صبا: مجموعه‌ای از نغمات حزین است كه گذشته از دست‌داده را به تصویر می‌كشد و ما را به خویشتن خویش دعوت می‌كند. در آیاتی با موضوع عبرت از حوادث گذشتگان،‌ مقایسه عاقبت نیك مؤمنان و سرانجام بد گناهكاران، دعا و توبه و پشیمانی و ذكر نعمت‌ها و آیات الهی به كار می‌رود.

نمونه: قیامت، 14 و 15/ استاد عبدالباسط

مقام حجاز: اثر آن، شور و شعف همراه با احساسات عالی و حزین و دعوت به یكپارچگی و اتحاد و آرزو برای سعادت بشر است. از این مقام، در آیاتی كه مربوط به بشارت و انذار، نعمت‌های خداوند، تذكر و یادآوری، امر و توصیه، خلقت جهان هستی و موجودات هستند، ‌استفاده می‌شود.

نمونه: حشر 21/ استاد عبدالباسط

آنچه موجب دشواری در تشخیص صحیح حضور دستگاه‌های ایرانی در قرائت شده است

همان‌طور كه در این تحقیق به تشابهات موسیقی ایرانی و عرب اشاره شد و همچنین با مثال‌هایی در خصوص استفاده از مقام‌های عربی در قرائت جای سؤال دارد كه در این بین چه اتفاقی افتاده است كه برخی به انكار از استفاده از دستگاه‌های موسیقی ایرانی می‌پردازند؟! اما آنچه موجبات دشواری برای تشخیص دستگاه‌ها و گوشه‌های ایرانی در قرائت را فراهم كرده است، لحن متفاوت عربی قاریان عرب‌زبان و همچنین تداخلات و تصر‌ّفاتی است كه موسیقی‌دانان عرب در موسیقی خود نسبت به موسیقی ایرانی ایجاد كرده‌اند.

در واقع به دلیل تفاوت در لحن قاریان مصری تشخیص این موضوع كمی دشوار شده است. در واقع همان‌طور كه در طول بحث بارها به آن اشاره شد موسیقی عربی در واقع گرته‌برداری از موسیقی ایرانی است.

جمع‌بندی (ترس از تغییر لحن و آشنا نبودن قاریان قرآن به موسیقی)

بحثی كه امروز پیش آمده این است كه چرا به جای استفاده از موسیقی سنتی ایران در قرائت قرآن به تقلید از روش‌ها و الحان مصری و عربی اكتفا می‌كنیم. بسیاری از كارشناسان بر این عقیده هستند كه در موسیقی ایرانی غیر از شور عربی و سه‌گاه نغمه‌هایی كه به موسیقی عربی نزدیك باشند، بسیار كم است و با به كار بردن موسیقی سنتی ایران در تلاوت آیات قرآنی، برای تطبیق نغمه با معنی مشكل پیدا خواهیم كرد. مثلاً برای برخی از آیات واجد معانی حزن‌انگیز نمی‌توان غیر از مقام‌های حجاز یا نهاوند از دیگر مقام‌ها استفاده كرد.

حال آنكه در این تحقیق حاضر خلاف این موضوع به اثبات رسید. در جمع‌بندی كلی از این بحث می‌توان عدم شناخت كافی قاریان قرآن كشورمان نسبت به موسیقی و گوشه‌ها و نغمات اصیل ایرانی و ترس از تغییر لحن را علت اصلی این موضوع دانست. درحالی‌كه بسیاری از نغمات قرائت قرآن، برگرفته از نغمات اصیل ایرانی است پرداختن به آموزش صحیح و آشنا كردن قاریان كشورمان به موسیقی احساس می‌شود و لازم است كارشناسان به این مقوله توجه بیشتری داشته باشند.

معرفی نغمه ی بیات

     چون الحان عرب برگرفته از ردیف های آوازی ایران است و در صفحه اول به معرفی دستگاه شور ایرانی پرداختیم در این قسمت به معرفی نغمه ی بیات می پردازیم که مرتبط با دستگاه شور می باشد .

دستگاه یا نغمه در قرآن کریم از سه قسمت مهم قرار ، جواب و جواب الجواب تشکیل شده است . البته قسمت چهارمی هم به نام حصار وجود دارد که چون از لحاظ دانگ صدا افراد کمتری قادر به اجرای آن هستند آن را کمتر ذکر کرده اند.

از دستگاه بیات معمولاً در ابتدا و انتهای قرائت قرآن استفاده می شود . یعنی در پرده ی شروع و پرده ی فرود . حالتی حزین و عرفانی دارد و با جذبه ی آرامش بخش و خاص خود مستمع را آماده پذیرش سایر نغمات و گوشه ها می نماید . افراد عادی معمولاً در این لحن به قرائت قرآن می پردازند زیرا گوش اکثر افراد عام با این نغمه آشناست . 

این نغمه فروعات زیادی دارد .

فروعات یا همان گوشه ها قسمت هایی از هر لحن می باشد که در قرائت قرآن از آن استفاده می گردد .

 برای مثال برای دستگاه بیات فروعاتی چون :

1.  لامی

2.  صافی

3.  ابراهیمی

4.  کرد

5.  مصری

6.  شور

7.  حسینی

8.  دشتی

9.  نوا

10. محیر

11. دوکا

12. رمل

13. علی

و ...

ذکر می کنند .

                                                                                                            بررسی و تحلیل از

                                                                                       محسن محسنی

منابع

1. ژان دورینگ، ردیف‌سازی موسیقی سنتی ایران.

2. دكتر جواد مسگری و مهندس حسین دهقانی، نغمه وحی 1و2.

3. پرویز منصوری، تئوری بنیادی موسیقی.

4. شاهین فرهت، دستگاه در موسیقی ایران.

5. روح‌الله خالقی، نظری به موسیقی.

6. فرامرز پایور، تئوری موسیقی.

7. با تشكر فراوان از آقایان احمد ابوالقاسمی و محمدرضا غلام‌رضازاده قاریان بین‌المللی قرآن

 

 

تاثير ادبيات زبان قران كريم (عربى) برادبيات روسيه

تاثير ادبيات زبان قران كريم (عربى) برادبيات روسيه

قال تعالى{ إنّا أنزلنه قراناً عربياً لعلّكم تعقلون} سورة يوسف[2].
قرن نهم ميلادى شروع روابط بين دولتها ى عربى وروسيه بود، كالاهايى مانند عسل وحرير وغيره به دولت هاى عربى فروخته مي شد بهاى آنها به صورت سكه هاى نقره اى دريافت مى گرديد كه نمونه هاى از آن در مناطق مختلف كشور روسيه پيدا كرده اند . علاوه بر اين تجارت پرونق، يكى از راه هاى مهم نفوذ زبان و ادبيات عرب در زبان روسيه بود وعلاوه بر اين شروع حركت ترجمه نيز راه نفوذ زبان عربى در روسيه را گشود.
در پايان قرن يازدهم ترجمه كتابهايى در روسيه آغاز شد . وآثار مانند تاريخ عمومى ملت ها، لاهوت ومراجع تاريخى يونان كه اسلام را به شكل غير واقعى ترسيم مى كرد در روسيه ترجمه شد.
جروج آمارتون كتابى ترجمه كرد كه از تاريخ عربها وقبايل آنها قبل از ظهور اسلم اطلاعاتى مى داد. از جمله كسانى كه در انتقال واژه هاد ربد به روسد سهم بسیارى داشتند كسانى بودند كه از روسيه به بيت المقدس مى رفتند واولين نفر آنها شخصى بود به نام دانيل كه در قرن دوازدهم مدت شش ماه در فلسطين اقامت كرد ودر هنگام باز گشت به وطنش عقيده اسلامى وزبان عربى را باخود به ارمغان آورد.
اصطلاحات عربى مربوط به پزشكي به شكل خاص از طريق پزشك معروف روس پطرس سيريانين وارد روسيه شد. سيرانين در مدرسه معروف پزشكى روسيه تحصيل كرد بود و زبان عربى وسيله آموزش وياد گيرى پزشكى در اين مدرسه بود
از قرن پانزدهم به بعد تأليف وتدوين در باره اسلام وسر زمين اسلامى رو به فزونى گذاشت . در سال
( 1716م) بولسينكون قران مجيد را او زبان فرانسه به زبان روسى ترجمه كرد. در سال (1724م) اكادمى علمى پترزبورگ تأسيس شد. در اين اكادمى شرق شناسى نيز تدريس مى شد. كاترين دوم( 1762 ـ 1496م) تلاش بسيارى براى آموزش عربى در مناطق مسلمان نشين روسيه كرد ودو مدرسه متوسطه در شهر هاى قازان ( عاصمة تاتارستان) واستراخان تأسيس كرد. كه تأثير عمده اى در رواج زبان عربى داشت اما در مدارس عربى زبان عربى به شكل منظم تدريس نمى شد . در قرن هيجده ميلادى در شهر لنينگراد به تشويق كاترين دوم متن ران كريم به زبان عربى چاپ شد وبر چاپ قران ملا عثمان ابراهيم نظارت داشت واين نسخه درسال هاى
( 1789 ـ 1798م) به دفعات چاپ شد.
با افزايش توجه به زبان عربى در پايان قرن هيجدهم موانع چاپ كتابهاى دينى در روسيه از بين رفت از اين روى در سال (1802م) در شهر قازان اولين مركز انتشارات كتاب هاى دينى افتتاح شد كه در آن 82300 نسخه از قران كريم وجود داشت و علاوه بر انتشارات قران دو ترجمه جديد از قران كريم در روسيه صورت گرفت كه پيدايش اين دو ترجمه به منزله رويداد مهمى در تاريخ فرهنگ روسيه بود. زيرا حركت تفسير وتوضيح قران با او دو ترجمه اغاز شد. در سال (1884م) سابلوكوف در كنار ترجمه قران مجيد كتابى نيز در شرح وتفسير آن جاپ نمود. كتاب ديگرى كه از زبان فرانسه ترجمه شد وتأثير بسيارى در عرصه ادبيات روسيه داشت .داستان هزارويك شب بود كه در مسكوو در دوقسمت به زبان روسى چاپ شد كه بعدها چهار بار در طول 40 سال هاى (1776ـ 1703م) تجديد چاپگرديد.روشنفكران ومتفكران روسيه كتاب هزارويك شب را مهمترين منبع شناخت آداب ورسوم عرب ها وروش زندگى آنان مى دانستند . ودر روزنامه ها ومجله هاى خود به اين موضوع اعتراف مى كردند، به طور مثال در مجله" فرزند وطن"اشاره شده است كه داستانهى هزارويك شب تصويرى دقيق وچارچوبى معين قدرتمند بودند وما از لابلاى اين افسانه ها وضيعيت عرب هاى چادر نشين ، كاروان هاى مسافرتى ومراكز تجارتى را مى توانيم شناسايى كنيم وبه واقعيت هاى اجتماعى آنها پي ببريم . روزنامه ها نيز به سهم خود ارزش هنمرى كتاب هزارويك شب را مطرح آناه در اين زمينه از خاور ميانه شناسايى معروف اروپا يى در روزنامه ها به نام " ادبيات عرب" چاپ كردند.
شهرلنينگراد مركز فعاليت هاى شرق شناسى به حساب مى آمد واز المانى الاصل بود براى تدريس زبان عربى، فارسى، وتركى به اين مركز دعوت شده بود وهمچنين محمد طنطاوى مدرس الازهر شريف نيز به درخواست شاگردش فرين شرق شناسى مشهور روسى در سال ( 1740م) براى تدريس زبان عربى در وزارت خارجه به روسيه آمد. با تأسيس مراكز علمى تأثير فرهنگ شرق از جمله عربى در ادبيات روسيه آشكار شد وعده زيادى از نويسند گان ومحققان باافزايش توجه به زبان عربى در پایانقرن هيجدهم موانع چاپ كتاب هاى دينى در روسيه از بين رفت از اين روى در سال _1802م) در شهر قازان اولين مركز انتشارات كتاب هاى دينى افتتاح شد كه در آن 82300هزار نسخه از قران كريم وجود داشت وعلاوه بر انتشارات قرا كريم دو ترجمه جديد از قران كريم در روسيه صورت گرفت كه پيدايش اين دو ترجمه به منزله رويداد مهمى در تاريخ فرهنگ روسيه بود .
در رواج زبان عربى نيز سهم بسيار داشتند. كه از جمله آنها سينكوفسكى (1800 ـ 1858م) روسى بود كه او دو سال از زندگى خود را در كشور هاى عربى مانند بيروت گذارند ودر سوريه شش ماه اقامت گزيد وپس از آن به قاهره رفت ودر طول سفرش اندخته هاى خود را به كشورش ارمغان آورد كه بعد ها ترجمه وتدريس شد .
نه فقط زبان قران كريم تاثيرى برادبيات روسيه گذاشته؛ بلكه درادبيات اروپا تماما به چشم ديده مى شود. اين از فضل واعجاز قران كريم مى باشد . در زمان اموى ها كه دراموى ها كه در دمشق حكومت مى كردند زبان وادبيات عربى به بلاد قفكازرسيده بود ومعلمين قران از مناطق خلافت اسلامى بر انجا سفر مى كردند براى تعليم اسلام ، وآنها بزبان عربى تكلم مى كردند البته نسخهاى قران در مناطق روسيه بد ست رسيد است كه از تراث خلافت أموى ها مى باشد ،
تأثير زبان قران به ديگر زبانها تأثير منفى نمى باشد بر خلاف ديگر زبانها ، زيرا در زمان تطور علم كه در زمان خلافت عباسى بر عوج خود رسيده بود مردمان غير مسلمان به كشورهاى اسلامى سفر مى كردند براى تعليم لغت وادبيات عربى .
وخصوصا در زمان انقلاب كمونيستى در روسيه كه منجر سقوط نظام قيسرى شد بخارى وسمرقند را به تصرف خود در آوردند ومكتبه هاى آن مناطق را به أرمغان بردند وترجمه أن پرداختند ، در ان وقت بخارى مركز علم وفرهنگادبيات عربى به حساب مى رفت، وخصوصا علم فلك وستاره شناسى در بخارى به طور پيشرفت در يافت مى شد روسها براى اين علمها ضرورى تمام كتاب ها را ترجمه نمودند . حتى كه اصل عربيش را از بين بردند تاكه ديگر مسلمانان به اين علوم دست رس نشوند.
حتى دست خطى عربى هم از بين بردند وآثار اسلامى كه از هزار سال پيش در ان منطقه بود خواستند از صفحه تاريخ ببرند ، لكن الحمد لله الان دوباره ادبيات عربى يا زبان قران بر ان مناطق رجوع نموده است .

پيش بينی های قرآن

پيش بينی های قرآن

نوشته: محمد احسان خراميد

پيش بينی شناخته شدن آيات قرآن در آينده

{ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}[فصلت:53]

«آيات خود را در دوردست ها و در درون خودشان به آنها نشان خواهيم داد تا جائيکه برای آنها روشن شود که اين قرآن حق است».  

آيه پيش بينی می کند که انسان بـه شناخت پديده ها در دوردست ها و در درون خود خواهد رسيد. شناختی که بدست خواهد آورد نيز درستی حرفهای قرآن را ثابت خواهد کرد.

در عصر ما انسان با تلسکوپ و ميکروسکوپ و انواع امکانات پيچيده ديگر خيلی از پديده های دور دست فضای دور و نزديک و همينطور در درون خودش را شناخته است. آن شناختها نيز چنانکه ديديم بنوبه خود درستی آيات قـرآن را تأييد نموده است.

{ وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَـيّـِنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ }[أنعام: 105]

« و به این شکل آیات را روشن می کنیم. بگذار بگویند که تو آنها را خوانده ای. ما آن را (قرآن را) برای کسانی که می دانند (دانش دارند) نشان خواهیم داد».

آیه پیش بینی می کند که در آینده کسانی  خواهند آمد که دانش خواهند داشت و قرآن را به آنها نشان خواهد داد. و این چیزی است که فعلاً اتفاق افتاده است.

آسيب رساندن به گوش دامها و تغيير در خلق

{ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ}[النساء:]

« و به آنها امر می کنم که گوشهای دامها را آسيب برسانند، و به آنها امر می کنم که در خلق خدا دگرگونيهائی ايجاد کنند».

نکات آيه:

1ـ به گوش دامها آسيب رسانده خواهد شد:

جملات مزبور نقـل قول از حرفهای شيطان است. چنانکه در تصوير می بينيم و در جهان واقع نيز کم و بيش ديده ايم،  شماره يا مشخصات دامها را در نوشته ای به گوش آنها منگـنه می کنند. در حاليکه می توان آنرا در گردن آنها نيز آويزان کرد.

2ـ ايجاد تغييرات در خلق:

در قـرآن دو مـقـوله «تـبـديـل» و «تـغـيـيـر» هـسـت. «تغـيير» به معنی: ايجاد دگرگونيهائی در شئ، و «تبديل» به معنی: عوض کردن کلی شئ (يعنی: عـوض نمودن ماهـيت و هـويت آن) است. قــرآن «تبديل» پـديـده ها را خارج از توان انسان دانسته (لا تبديل لخلق الله) و تاکنون نيز کسی موفـق به تغيير "هـويت و ماهـيـت" چيزی نـشـده، ولی ايـجـاد «تـغـيـيـر» را پيش گوئی کرده است. و اين چيزی است که در عصر ما فعلاً انسان به آن نقطه رسيده و دست به چنين کاری می زند. مثلا کسانی هستند که نمودهـای مردانگی خود را برمی دارند و نمودهای زنانگی می دهند و همينطور برعکس.

ضمن اينکه هر دو پيش بينی قرآن درست درآمده ترتيب آنها نيز همانطور که آنرا گفته اتفاق افـتاده است. يعنی ابتدا گوش دامها را منگنه کردند و بعد افراد را دستکاری کردند.البته احتمال اين نيز هست که منظور آيه اين باشد که انسان گوش دامها را خواهد بريد و برای ايجاد تغييرات در افراد از آن استفاده خواهد کرد.

اعجاز در كوهها

کوهـهـا مانند ابـرهـا در حركت مى باشند

بقلم الشيخ عبد المجيد الزنداني

{وترى الجبال تحسبها جامدة وهى تمر مر السحاب} سورة النمل [88]

" هنگامى که به کوهها نگاه مى کنى، فکر مى کنى که آنها بر جاى خود ايستاده اند. اما آنها مانند ابرها حرکت مى کنند. چنين است ساخته خدا، که همه چيز را تکميل کرد. او کاملا ً از تمام اعمالتان آگاه است. چرا كه كوهها بخشى از كره زمين بوده وكره زمين به دور خود وبه دور خورشيد ميگردد ، با طور منظم ."مُرور": در اصل بمعنی: آمدن و گذشتن و رفتن است، و در معنی ضمنی خود بمعنی: سپری شدن يا نمودن است. و در آيه منظور از آمدن و رفتن و درگذشتن يا سپری

 شدن: متولد شدن و زندگی نمودن و مردن است.نکته آيه: کوهها مانند ابرها سپری می شوند: 

با تابش خورشيد به درياها و اقـيانوسها و آبهای سطح زمين، آب بخار میشود و به جو می رود. بعد ابر شکـل می گيرد و در بارش آب مجدداً به زمين برمی گردد. اين روند و فرايند هميشگی تولد و زندگیو مرگابرها است.کوهـها يا بر اثر فـشار درونی زمين به بالا شکل می گيرند، يا بر اثر فشار به بالا در جائی و کشش به پائـيـندر جای ديگرشـکـل می گيرند، يا بر اثر برخورد دو لايه زمين و چين خوردن زمين، و يا بـر اثر آتشفشان ايجاد می شوند، و ضمن  صدها هزار و ميليونها سال بر اثر عوامل فرسايشخرد شده و به دشتها و درياها برده می شوند واز آنها چيزی نماندهو با زمين يکسان می شـوند و کوهـهـای جـديـد ديگـری در جـاهـای ديگر ايجاد می شود. و يا همزمان با فرسوده شدنو بين رفتن آنها از بالا و از بيرون، فـشار درون زمينی پـيـوسـتـه آنـها را بلند می کند. اين روند و فرايند زندگی کوهها مانند روند و فرايند زندگی ابرها است. و به اين شکل کوهـهـا کـه بـه گـمـان ما "ثابت، استوار و پابرجا" هستند مانند ابرها "سپری" می شوند.ميخ واری کوهها در زمین{ والجبال أوتاداً } سورة النبأ [ 7]" و آيا ما کوهها را ميخ وار نگردانيديم"؟ "اوتاداً": تشبيه بليغ است، بمعني: کالأوتاد، بمعنی: مانند وتد. «اوتاد» جمع وَتـَد و وَتِد است، بمعنی:  تکه چوب يا فلز ميخ مانندی که بخش بزرگتر آن در زمين يا ديوار کوبيده می شود و بخش کوچکتری از آن بيرون می ماند. (بيشتر برای بستن طناب چادر مورد استفاده قرار می گيرد). نکته آيه: کوهها مانند وتد می مانند: کوههای سنگی بخش بيشترشان در درون زمين است و بخش کمتری از آنها بيرون از زمين. آنچه ما از اين کوهها می بينيم در واقع بخش بالائی آنهاست. و اين دانش البته با قياسهای جاذبه ای در بلنديها و پائينيهای زمين بدست می آيد. لايه بيرونی زمين که روی آن زندگی ميکنيم و قاره ها و اقيانوسها را در بر ميگيرد و در جائی از آن کوه و در جائی ديگر آن دشت است از تعدادی صفحه های بزرگ و کوچک تشکيل شده که در سمت و سوهای گوناگون در حرکت هستند. کوههای سنگی توازن و تعادل و يکپارچگی اين صفحه های در حال حرکت را حفظ می کند. و به اين ترتيب کوههای سنگی هم از نظر شکل مانند وتد می مانند و هم از نظر کارکرد. نقش کوهها در عدم شیب دار شدن زمين { والقى فى الأرض رواسي أن تميد بكم سورة نحل} [15]و در زمين کوههائی درست کرد تا زير شما شیب پیدا نکند! قـشـر سطح زمين از تعدادی لايه های کوچ و بزرگ جدا از هم تشکيل شده که پيش از اين آنها را ديديم. اين لايه ها که در حرکت می باشند، در جاهـائی يکی از آنها زير ديگری می رود. بخشی از لايه ای که زير لايه ديگر می رود به مواد مذاب درون زمين می رسد و ذوب می شـود. با تنگ شدن عـرصه آتشـفـشـان ايجاد می شود و مواد بيرون ريخته می شود و کوه ايجاد می کند، و همینطور لایه ای که بالای لایه دیگر قرار می گیرد و به بالا حرکت می کند، به شکلی که در تصویر می بینیم چین بر میدارد و رفته رفته چینها بزرگ می شوند و به کوه تبدیل می شوند،  که اگر چنين نمی شد در ادامه رفـتن لايه ای زير لايه ديگر، لايه بالائی بالا و بـالاتر می آمد و سطح زمـيـن در مـنطقه مزبور شیب پیدا می کرد.  همينطـور اگر برخورد دو لايه سريع اتفاق بيفتد نيز به شکلی که در تصویر می بینیم زمین چین می خورد و رشته کوه درست می شود. که اگر چنين امکانی وجود نمی داشت نيز منجر به بالا رفتن لايه ای و به زير رفـتـن لايه ديگر می شد که در نـتيجه منجر به تمايل و شیب دار شدن سطح زمين می شد و خانه ها مايل می شدند. نقش کوههای بلند بالا در رسيدن باران و آب به مردم در جهان { وجعلنا فيها رواسي شامخات واسقينا كم ماءاً فرتا }مرسلات [27} "و در آن ( در زمين)کوههای بلند بالا قرار داديم و آب گوارائی را به شما نوشانديم"! "رَوَاسِی": جمع رَاسِيَة است بمعنی: چيزی که بخشی از آن در زمين فرو رفته و استوار و پابرجا است. معانی دوم: ديگ بزرگی که در زمين يا چيز ديگری کاشته می شود و جابجا نمی شود ـــ کوه ــ لنگر. «شَامِخَات»: جمع شامِخْ، بمعنی: چيز بالا بلندِ پر ابهت و عظمت و ثمر بخش. توزيع بارندگی در سطح جهانی به کمک بادها صورت می گيرد. وسلسله کوههای بلند بالا نقـش اصلی را در روند و فرايند بادها بازی می کنند. در تصوير جريان بادها که کوهها عامل آن هـسـتـنـد را می بينيم. کـوهـهـا جـريان بـادهـا را بـه چندينناحيه بزرگ تـقـسيم می کنند که نقطه آغاز آنها نواحی زير استوائی دارای فشار بالا در درياها میباشد. بزرگترين آن آتلانتيک شمالی است که 75 ميليون کيلومتر مربع زمين را آب می دهـد. همينطور بخار برخاسته از آبهای زمين با کوههای بلند بالا برخورد می کند و چنانچه کوه سرد باشد بخارها جمع شده و به جريانهای آب تبديل می شوند و سرچشمه آب رسانی به مناطق ديگر می شوند. همينطور کوههای بلند بالا بادها را مجبور می کنند که رو به بالا بوزند. و چنانچه بادها سرد بوده و بخار آب با خود داشته باشند، بخار متراکم شده و ابر تشکيل می دهد و می بارد. و به اين ترتيب چنانکه آيه مطرح نموده کوههای بلند بالا در رسيدن آب و باران به مردم نقش دارند. درآمدن برخی از کوهها از زير زمين. {الم تر أنّ الله أنزل من السماء ماءً فأخرجنا به ثمرات مختلفاً ألوانها ، ومن الجبال جدد بيضُ وحمرُ مختلف ألوانها وغرابيب سود} سوره فاطر [27]

 

 

"آيا نمی توانی ببينی: خدا از ابر باران پائين می آورد پس

از آنثمرهائی را با آن درمی آوريم با رنگهـای گوناگون، و از کوههاکوههای سفيد راه راهی، وسرخ با رنگهای گوناگون، و سياهِ سياه را درمی آوريم". نکته آيه: کوههای سفيد راه راهی و کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (يعنی سرخ بدرجات مختلف) و کوههای سياه سياه (يعنی سياه يکنواخت) از زمين در می آيند: کوههای سفيد راه راهی: کوههای سفيد راه راهی کوههای رسوبی هستند. اين کوهها چگونه تشکيل می شوند و چگونه از زمين بيرون می آيند؟ هنگاميکه باران می بارد جريان آب سنگ و خاک و گياه و پيکر حيوانات و هر چيزی که در مسير آن باشد را با خود بر می دارد و می برد. رفته رفته با کم شدن سرعت جريان آب، آنچه آب با خود برداشته رفته رفته در بستر رودخانه و پيچ و خمهای آن نشست می کند و يا به انتهای رودخانه که ساحل دريا باشد برده می شود و آنجا نشست می کند، و از آنچه نشست می کند يک لايه رسوبی برجای می ماند. هر سال يک لايه جديدی روی لايه قديمی درست می شود. با گذشت زمان و تکرار شدن اين کار لايه های زيادی از رسوبات روی هم جمع می شوند. و پس از آن فشار درونی زمين، زمين را در آن منطقه بلند می کند. با بلند شدن زمين آن لايه هائی که در ضمن هزاران سال و ميليونها سال رفته رفته روی هم دفن شده بودند از زمين بيرون زده می شوند کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (يعنی سرخ بدرجات مختلف):کوههائی که رنگ آنها سرخ است کوههائی هستند که عنصر آهن در آنها از عناصر ديگر بيشتر است و آهن نيز در در اثر آب و رطوبت اکسيده می شود و رنگ سرخی بخود می گيرد. از آنجا که عنصر آهن در همه جای آنها يکسان نيست ميزان اکسيده شدن و در نتيجه ميزان سرخ شدن و سرخ بودن آنها در همه جايشان نيز يکسان نيست. اين نوع کوهها نيز بر اثر فشار درونی زمين از زمين بيرون می آيند.کوههای سياه سياه (يعنی سياه يکنواخت): در ميان کوههای سياه که به کوههای آتشفشانی معروفند نيز کوههائی هستند که از زير زمين در می آيند.کوههای سياهی که در تصوير می بينيم بر اثر فشار درونی زميناز درون زمين بيرون زده و پيوسته تحت فشارنيروی درونی زمين بلند و بلند تر می شوند.کسانی می گفـته اند که: وقتی ما مرديم و در زمين گم و گـور شـديـم ديگـر درآوردن و زنـده نمودن ما غير ممکن است. آيه خطاب به آنها: "در آوردن کوهها پس از رفتن آنها در زمينيا بودن آنها در زمين" را استدلال آورده است.درست شدن کـوه از سـطـح زمـيـن {وجعل فيها رواسي من فوقها} سورة فصلت [10]"و در زمين از بالای آن (از سطح آن) کوهها درست کرد.به دو شکل از سطح زمين کوه درست می شود: ــ با بلند شدن سطح زمين:وقـتی مواد مذاب درون زمين راهی به بيرون پيدا نمی کند تا بشکل آتشفشان بيرون بزند، قـشر بالائی زمين را رفـته رفـته بلند می کند و کوه درست می شود.ـ با چين خوردن سطح زمين:بر اثر حرکت قـشـرهـای سطح زمين و برخورد آنها با هم و رفتن يکی زير ديگری، سطح زمين چين می خورد و چين ها رفـته رفـته به شکلی که در تصوير می بينيم از حالت افـقی به حالت عمودی در می آيند و کوه درست میشود.

خسوف

خسوف

 بقلم عبد الدائم الكحيل

 در طول تاريخ ، اين پديده همواره مورد توجه اقوام و ملت های مختلف بوده است. اغلب تمدنهای قديم ماه گرفتگي را پديده‌ایشوم مي ‌دانيستندو درباره آن اعتقادات خرافیداشتند. اين حقيت راحضرت محمد صلی الله عليه وسلم به طور ديگري بيان فرموده اند: (إن الشمس والقمر آيتان من آيات الله تعالى لا ينخسفان لموت أحد ولا لحياته، فإذا رأيتم ذلك فافزعوا إلى ذكر الله تعالى وإلى الصلاة) صحيح البخاريومسلم

چگونه ماه می گيرد؟

حركت ماه و زمين در مدارهاي خود ،پديده هايي زيبا و كم نظير را خلق میكند كه بيشك دليليبر عظمت و دقت آفرينش کون میباشد.

 همه یما ميدانيم كه ما  هنگام شب در سايه  زمين قرار می گيريم. در واقع سايه زميناز دو ساختمان مخروطيشكل درست شده است كه يكيدر داخل ديگريقرار دارد بخش خارجييا نيم سايه ایمنطقه ایاست كه زمين فقط قسمتياز پرتو هایخورشيد را مسدود می كند و مانع از رسيدن آنها به ماه ميشود دراين هنگام قرص  درخشان ماه تاريک می شود.ماه همچنان دور زمين می گردد و پس از مدتی از سايه آن خارج می شود، يعني ماه و خورشيد و زمين در يك راستا يا خط مستقيم قرار گيرند به طوري كه زمين بين ماه و خورشيد قرار داشته باشد. وقتي كه زمين در جريان حركت خود بين خورشيد و ماه قرار مي‌گيرد، مانع از رسيدن نور خورشيد به ماه مي‌شود. در اين هنگام ماه در تاريكي فرو مي‌رود. اين حالت را ماه‌گرفتگي يا خسوف مي‌گويند

 

(وكل في فلك يسبحون) هر يک در مداری خود شناورند. تمام ماه از داخل سايه ي زمين عبور مي كند. اين پديده به اين دليل رویمیدهد كه ماه مشخصا در بخش مخالف موقعيت خورشيد در آسمان، قراردارد. قرص نقره ای رنگ ودرخشان ماه تاريک می شود.

 

انواع خسوف :
خسوف کلی: زمانی که همه ماه روی سايه زمين وارد می شود ( تاريکترين قسمت از سايه آن ) خسوف کامل ناميده می شود .

خسوف  جزئی : زمانی که قسمتی از ماه روی سايه وارد می شود خسوف ناقص ناميده می شود .

 

ماه مي تواند رنگ هاي زيادي از قرمز تيره گرفته تا نارنجي و زرد ،بر سطح خود داشته باشد.

بر خلاف خورشيد گرفتگی رصد ماه گرفتگی تماما  بي خطر است ،و شما به هيچ دوربين محافظي نياز نداريد. : (رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)[آل عمران: 191].

بقلم عبد الدائم الكحيل

www.55a.net

بعض المراجع:

أبحاث عن كسوف القمر على موقع وكالة ناسا الأمريكية للفضاء:

http://www.nasa.gov

مجموعة من المقالات حول كسوف القمر:

http://www.phys.uu.nl/~vgent/calendar/eclipsecycles.htm

http://www.perseus.gr/Astro-Eclipses.htm

http://www.space.com/070209_ns_lunar_eclipse.html

http://www.hermit.org/Eclipse/2007-03-03/

اعجاز قرآن کريم چشمه های دانش است

اعجاز قرآن کريم چشمه های دانش است

الدكتور منصور العبادي

قرآن معجزه پيامبر اسلام ودليل زنده حقانيت راه اوست. قرآن كريم تنها معجزه حاضر در عصر ماست كه گواه هميشه صادق اسلام و راهنماي انسانها است.

إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ [الجاثية : 2-5]

بدون شک در آسمانها وزمين دلائل ونشانه های فراوانی ( بروجود خدا) است برای مؤمنان که آنانرا سوی توحيد رهبری می کند،وهمچنين در آفرينش خودتان ( بدن زيبا وآراسته ودستگاههای داخلی پيچيده واسرار انگيز: رشته های ارتباطی سلسله اعصاب،رگها ومويرگها،مغز، سلولها،گردش خون خصال وصفات ويژه،وتنوع خلقت وفطرت ظاهری وباطنی هريک از افراد بشر) ونيز در آفرينش اين همه جنبندگان که خداوند در سراسر زمين پرکنده ميسازد ( از موجودات ذره بينی گرفته تا حيوانات غول پيکر،با ويژگيهای گوناگون وساختارهای جوراجور والوان واشکال رنگارنگ)نشانه های بزرگ ودلائل قوی است برای آنان که اهل يقين هستند. 

همچنين باراني كه خداوند متعال از آسمان نازل كرده و بواسطه آن زمين مرده را زنده مي سازد وهمچنين درمتوجه ساختن و گردانيدن بادها ازسويي به سويي ديگر دلايل و شواهد زيادي است كه صاحبان عقل و فهم را بدين حق معترف مي نمايد.

در قرآن كريم آيات بسياري است كه انسان را به تفكر در آفرينش آسمان و خورشيد و ماه و ستارگان و زمين و كوهها و درياها ونباتات و حيوانات و انسان دعوت مي كند و نظام -شگفت آوري را كه در هر يك از انواع  حكومت مي كند، گوشزد مي فرمايد .

براستي نيز دستگاه آفرينش و نظامي كه فعاليتهاي گوناگون جهان را به سوي هدفهاي آفرينش و  آرمانهاي هستي پيش مي راند بسيار شگفت آور و حيرت بخش است .

دانه گندم از آن لحظه كه در شكم خاك قرار مي گيرد و پس از آن شكفته شده ونوك سبزي بيرون مي دهد و نيز ريشه خودرا به دل خاك مي فرستد ، بوته اي داراي سنبل مي شود تا وقتي كه به سرمنزل مقصود برسد ، سازمان هايي بس بزرگ و پهناور بكار مي افتد كه عقل از مشاهده عظمت آن متحير مي شود .

نيروهاي اسرار آميزي كه در آن دانه به وديعه گذاشته شده و هچنين خورشيد وماه و زمين هركدام با حركتها و قواي نهفته خود ( با ايجاد فصول سال و روز شب وپديده هايي مانند ابر و باد وباران و…)در پيدايش يك بوته گندم بكار مي آيند تا اين پديده تازه را براي رساندن به آخرين مرحله رشد ونمو خود پرستاري نمايند .

مشاهده  اجزاء بهم پيوسته اين جهان پهناور و گردش عمومي حيرت انگيز آن و نظام هاي جزئي خيره كننده و مرتبط به هم كه در هر گوشه و كنار آن در جريان است و در نتيجه هريك از انواع پديده ها را  به سوي هدف خاص و مقصد ويژه خود با نهايت نظم و ترتيب هدايت مي نمايد ، براي هر انسان خردمندي روشن مي سازد كه جهان هستي و هر چه درآنست در وجود و بقاء خود از يك وجود و مقام فنا ناپذيري سرچشمه مي گيرد كه با قدرت بيكران و علم بي پايان خود جهان را آفريده است و هر يك از آفريده ها را در مهد پرورش قرار داده و با عنايت خاص خود به سوي مقصد كماليش سوق مي دهد .

قرآن وپيدايش جهان

قرآن وپيدايش جهان

از هارون يحيى

اعجاز علمي قرآن به مطالب و اسرار علمیگفته می ‌شود كه در قرآن کريم ذکر شده و در عصر نزول قرآن براي انسانها ناشناخته بوده و پس از پيشرفت علوم در قرن هاي اخير اکتشاف شده است. هر چند تفسير علمي قرآن كريم سابقه‌اي هزار چهارصدساله دارد، ولي ادعاي اعجاز علمي قرآن در دو قرن اخير مطرح شده است. در اين دوره برخي از كشفيات علوم تجربي توسط دانشمندان بر آيات قران منطبق شده و صحت و اتقان اين كتاب الهي بيش از پيش به اثبات رسيده است. در قرآن كريم آيات بسياري است كه انسان را به تفكر در آفرينش آسمان و خورشيد و ماه و ستارگان و زمين و كوهها و درياها ونباتات و حيوانات و انسان دعوت مي كند و نظام شگفت آوري را كه در هر يك از انواع  حكومت مي كند، گوش زد مي فرمايد .{ ثمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ} [فصلت : 11] سپس ارادۀآفرينش آسمان کرد،در حالی که دود( گونه،وبه شکل سحابيها در گسترۀفضای بی انتهاء پراگنده) بود. به آسمان وزمين فرمود: چه بخواهيد وچه نخواهيد پديد آئيد گفتند: فرمانبردارانه پديد آمديم.

(درتصویر زير ستاره اي جديد را در حال شکل گيري از گاز و غبار, از بقاياي گازي که منشاء پيدايش کل جهان بوده است نشان می دهد.)

پيدايش جهان:

جهان در ابـتدا ابر بوده که شامل دود و گاز و غبار و برخی عناصر بوده، و در فضای منظومه شمسی پراگنده بوده است. بعد بادی که ظاهراً مـوج ناشی از انـفـجار سـتـاره ای بـوده ابعاد و جوانب آن را بهم آورده  و مـنـظـومـه شـمـسی بصورت يک ديسک در آمده بوده که بدور خود می چرخيده است. بعد در قـسـمـت مرکزی آن ابر که کلفـت تر بوده، نـيروی جاذبه مـواد بيشتری را جـذب نـمـوده و در آن ناحيه متراکم گرمای لازم برای ايجاد واکنشهای هسته ای فراهم گشته و خـورشـيـد شکـل گرفـتـه است. و در اطراف آن حـلـقـه هـای ديگری از گاز و غـيره به چرخش در آمده که رفـته رفـته به کره های بزرگتری تبديل شده اند که همان سيارات را منظومه شمسي مي نامند، وطريقه تکوين منظومه شمسی چنين است قطعات گاز و غباري كه گرداگرد خورشيد را هاله‌وار، فرا گرفته بود از هم پاشيد و هر پاره از آن به صورت گردابي درآمد. هر گرداب مسيري جداگانه داشت و در آن مسير به دور خورشيد مي‌گرديد. در گردابهاي نزديك به خورشيد گرما و در گردابهاي دوردست سرما حكم مي كرد. همانطور كه ميدانيم پيدايش كائنات براى انسان يك نادانسته بود وانسان مى خواست بداند كه اين پيدايش از كجا شروع شد.آيا به صورت يك نواخت بوده و همين گونه نيز ادامه دارد يا نه؟ چنان كه برخى اعتقاد داشته اند كه كائنات همين ساختار را داشته و بدون تغيير باقى مى ماند. خب نتيجه اينكه نظريه هاى مختلفى در اين رابطه وجود داشت و نظريه پردازيهاى زيادى مى شد. يكى از اين نظريه ها كه حدود چهل سال قبل ارائه شد انفجار بزرگ نام داشت كه توانست به خيلى از ابهامات پاسخ بدهد. اين نظريه، آغاز كائنات را از يك هسته اتم در فضا و زمان صفر مى داند زيرا آن هنگام هنوز فضا وزمان آغاز نشده بود. تصور بكنيد كه تمام كائنات در يك هسته اتم ياحتى كوچكتر از آن جاى داشت و در يك لحظه اين فضا و زمان آغاز مى شود يعنى اينكه يك انفجار بزرگ كه حاصل گرانش شديد ناشى از فشردگى بوده، شروع شد

حتی کودکان ونيز آنان که عامی هستند هم در مورد انفجار بزرگ کمابیش اطلاعاتی دارند. می دانیم تمامی جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تا کنون همچنان در حال انبساط است.حقيقتاً نيز دستگاه آفرينش و نظامي كه فعاليتهاي گوناگون جهان را به سوي هدفهاي آفرينش و آرمانهاي هستي پيش مي راند بسيار شگفت آور و حيرت بخش است خداوند متعال می فرمايد:{ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ} [الأنبياء : 30] آيا کافران نمی بينند که آسمانها وزمين بهم متصل بوده وسپس آنهارا از هم جدا ساخته ايم وهر چيز زنده ای را از آب آفريده ايم. آيا ايمان نمی آورند؟.

مرحله رتق وفتق:در مورد " رتق " و "قتق " كه دراينآيه مباركه به كار رفته در اصل به معني " پيوستگي و "جدايي" است. بعضي همان معني بالا را بر گزيده اند كه زمين و آسمان در آغاز خلقت ، به صورت توده واحد عظيمي از بخار وگاز سوزان كه بر اثر انفجارات دروني و حركت به دور خود تدريجاً تجزيه شده و كواكب وستارگان ،از جمله منظومه شمسي به وجود آمد ،بعضي ديگر ان را اشاره به يكنواخت بودن مواد جهان مي دانند كه چنان در آغاز درهم فرو رفته بود كه به صورت ماده واحدي خود نمايي مي كرد ، اما با گذشت زمان مواد از هم جدا شدند وتركيبات تازه اي آشكار گشت . در آيه فوق خدای بزرگبه انفجار اوليه ای که بااراده او باعث ايجاد اسمانها و زمين شد اشاره می فرمايد. چگونه در زمانی که هيچگونه دانشی بجز خرافات درمورد نحوه بوجود آمدن کائنات وجود نداشت ميتوان تصورنمود که بشری يکی از بزرگترين اکتشافات قرن بيستم رابرجهان آشکارسازد؟ نه هر گز 

اين آيه كلام يک انسان نبود که صفحه ای از قرآن عظيم را زينت داد.  قرآن بجز کلام آن دانایبی ابتدا و بی انتها نيست. در اين آيهدرباره آفرينش جهان و موجودات زنده اشاره شده است. جهان در آغاز به صورت گاز و دود بود. آغاز آفرينش موجودات زنده از آب است. گرچه درباره كيفيت پيدايش جهان ونحوه آن فرضيات مختلفي وجود دارد كه از حدود فرضيه تجاوز نمي كند ،ولي با توجه به مطالعاتي كه روي

كهكشانها ومنظومه هايي كه در حال پيدايش وشكل گيري هستند به عمل آمده ثابت است كه چنانکه دانستيم جهان در آغاز به شكل توده گازي ابر مانند فشرده اي بود كه بر اثر گردش به دور خود ،پارچه هایاز آن جدا شده وبه اطراف پراگنده گشته است واين پارچه ها تدريجاً سرد شده و به شكل مايع و در موارد زيادي به صورت جامد در آمده ، و تشكيل كرات مسكوني وغير مسكوني را داده است، واين انبساط جهان به قدرى شديد رخ داده است كه از اندازه كوچكتر از يك هسته اتم در يك لحظه به اندازه كره زمين بزرگ مى شده، يعنى انبساط و تورم بعد از بيگ بنگ شروع شده بود اما هنوز كهكشانها به وجودنيامده بودند. نور آغاز كائنات بود سپس بعداز نور، ماده ايجاد شد و شايد بعد از دو ميليارد سال از انفجار بزرگ كهكشانها شكل گرفتند و خورشيد ما يكى از ذرات كوچك آنهاست.مراقبت دانشمندان نجومیدر مورد " سحابيها" ، اين مسأله را كه در دنيا در آغاز به شكل توده گاز دود مانندي بوده،به عنوان يك نظريه قطعي معرفي مي كند ، اين چيزي است كه محافل عملي جهان ،آن را پذيرفته اند .

درنخستين آيه فوق خوانديم كه{كَانَتَا رَتْقاً...آسمانها درآغاز مانند دود بودند"  هماهنگي اين آيه با اكتشافات دانشمندان كه چندان از اكتشافات آنها وقتى نمي گذرد نشانه اي ازاعجازعلمي قرآن مي باشد كه پرده ازروي تفكيریكه درعصرنزول قران كاملاً ناشناخته بوده است برمی دارد .واين آيه مبارکه نيز سخن به هم پيوستگي جهان درآغاز امر وسپس جدا شدن اجزاي آن ازيكديگرمي گويد.پيدايش موجودات زنده اعم از گياهي وحيواني در نخستين بار از آب اوقيانوسها نيز، امروز يك نظريه معروف علمي است .

 

موقع انفجار و فرو پاشی ستارگان گازها و موجهای حاصله ترکیبی بسیار زیبا بمانند گل رز ایجاد می کنند.

  

 

پند: آيا ايمان نمی آوريد؟

درخلقت کون از براي اهل ايمان آيه هاونشانه هايي است كه آنانرا به سوي توحيد رهبري مي نمايد و در آفرينش خودتان و اين همه جنبندگان كه در زمين پراگنده مي باشند علائم و آثاري است كه ارباب يقين را به يکتا پرستی حق مي رساند و در اختلافاتي كه شب  و روز پيدا مي كنند ودر نتيجه گاهي با هم برابر و گاهي از يكديگر درازتر و كوتاه تر و گرمتر و سردتر مي شوند.

ناموس هستى

دکتر:عبد الرؤف مخلص 

پديدۀ وحدت هماهنگی, همانندی وهمگرايی در رفتار ها وروابط بخش های آفرينش, از اولين مؤلفه های تئروی" صنعت حيات" است. اين پديدۀ حياتی در تابلوهای بسياری متجلٌی است که بعضی از اين تصاوير مکشوف است وآن را هر کس با چشم عادی در حرکت ورفتار رستنی ها وحيوانات وطبيعت می تواند ببيند, وبرخی ديگر از اين تصاوير, با چشم عادی قابل مشاهده نيست, وبايد آن را دانشمندی يا کسی که به ابرازهای خاصٌ آن مجهزٌ است مورد مگالعه ومشاهده قرار دهد.در اين جاست که ما از دعوتگران مسلمان می خواهيم که اندکی صبر کرده با ما در گلگشتی به سرزمين علم همراه شوند, تا در سطور آفرينش حرف ها وواژهای" برنامه ريزی" را با خوانايی تمام مورد مطالعه قرار دهند.بی شک از بارز ترين آنچه که اين رفتار های همانند نشان دهندۀ آن است, پديده ای است که نظريه پرداز معروف دعوت اسلامی, که بعضی دانشمندان اسلام آن را "پديدۀ همبستگی" می دانند, وبه کار بردن تعبرات ديگری چون: " تبعيت" يا " تلازم" يا " انتساب" يا" محوريت" را نيز برای آن مجاز می داند.خلاصۀ آنچه که پديدۀ همبستگی در هستی به دست می دهد, اين است که : بعضی از بخش ها وپرزۀ های آفرينش در مدار بخش ها ومجموعه های ديگری می چرخند که از آها برگزيده تر ونيرومند ترند, به نحوی که اين بخش های نيرومند, مرکز ومحور آن بخش پيرامونی تابع خود به حساب می روند, يا به تعبيری ديگر کانون تجمعی هستند که مخلوقات ديگری پيرامون آنها جمع می شوند, واين کانون ها برای مجموعه ها وبخش های ضعيف چون پناه گاهی هستند که وابستگی آها به اين مرکز قوی آنها را از نابودی واضمحلال نجات می دهد.اين است همان قانون وسنتی که ساختمان هستی بزرگ در کل تا کوچکترين اجزای آن که اتم است بر مبنای آن استوار است, وما در اين جا اين دو مثال غير متناهی در بزرگی وکوچکی که براساس معيارهای ما, ونه لزوما در واقعيت امر , دو نمونه از بزرگترين وکوچکترين هیند, مورد بررسی قرار می دهيم. اگر در اين دو نمونه, يعنی هستی بزرگ در يک طرف, واتم در يک طرف ديگر, تعمق کنيم, در می يابيم که هر دو را يک نظم ونسق به هم پيوند می دهد,وبر هر دو يک نظام واحد حاکم است. اگر ما راستی ودرستی قانون همبستگی ووحدت اجزا وواحد های اين دو نمونه را مورد لحاظ قرار دهيم, تصور مخلوقات غير قابل احصای ديگری که در ميان دوطرف ايندو مقولۀ بزرگترين وکوچکترين قرار دارند وهيچ نيروی ديگری جز خدای بزرگ نمی تواند آنها را شمار کند, مخلوقاتی که از عين اين قانون واين سنت پيروی می کنند وبشر نيز يکی از آنهاست – بر ما آسان می شود.  

 

اما هستی در کل: برای همه معلوم است که , مدير رصد خانۀ کاليفرنيا در يک برنامۀ علمی تلويزيونی, آنچه را که او ويارانش از دانشمندان نجوم در بارۀ چگونگی ساختمان هستی کشف کرده اند, تشريح کرد, او در اين برنامه گفت: آنچه که ما با چشم مجرچ يا تلسکوپ های کوچک در فضای بيکران هستی به صورت ستارۀ ها وسيارات پراگندۀ ای می بينيم, وتصور می کنيم که همۀ آنچه در هستی وجود دارد همين هاست,در واقع امر بخش بسيار کوچکی از حقيقت هستی را به نمايش گذاشته اند, زيرا رصد خانه های بزرگ در دهۀسی از قرن بيستم نشان دادند که کائنات متشکل از آجر هايی است که بعضی روی بعضی ديگر قرار دارند, واين آجر ها در شش جهت با چنان تسلسلی که هرگزپايانی ندارد مکرر در مکرر چيده شده اند, وعظمت خلقت تا جايی است که مثلا يک کهکشان بزرگ ونيرومند را که کانون يا مرکز تجمع کهکشان ها وستاره های ديگر ضعيف تر وکوچک تر از آنند تشکيل می دهد.دانشمندان نجوم برای اين مجموعۀ بزرگترکه خود يک قالب آجر از آجرهايی بی نهايت بنای هستی را تشکيل می دهد, نام ( خوشۀ فلکی) را برگزيده اند, وبه هر ميزانی که اين ستارگان از مرکز دور ودور تر شوند, حجم وضخامت آنها کوچک وکوچکتر می شود تا جايی که به نوعی خلأ در فضا می رسيم, وباز به دنبال آن در اين ساختار کلٌی خوشه های نجومی همانند ديگری از تمام جهات ششگانه عرض اندام می کنند. يك دانشمند امريکايی اضافه می کند: در اوساط دهۀ هشتاد آن گاه که نيروی رصد خانه ها به مراتب مضاعف گرديد ما دوهزار وشش زوايای آن تهيه کرديم , از مشاهدۀ مجموعۀ اين تصاوير, اين حقيقت برای ما روشن گرديد که هر مجموعه از خوشه های نجمی به نوبۀ خود بر محور يک خوشۀ ديگر از آنها که از ديگران نيرومند تر است وبه عنوان مرگزی برای آنها به شمار می رود, گرد آمده اند, وتجمع خوشه ها در نزديک اين خوشۀ نيرومند مرکزی, نسبت به مسافت های دور تر بيشتر وپر حجم تر است , وهرچه از آن دور شويم , تراکم وضخامت خوشه ها هم کم وکمتر می شود.او اضافه می کند: ما اين پديده را " مجموعۀ خوشه ای هستی" نام نهاده ايم , و هنوز هم براين باوريم که اين مجموعه های خوشه ای بی نهايت, در واقع آجرهای بنای آسمان اند, تصاوير ما نشان دادند که اين آجر ها در همۀ جهات شش گانه هستی بر يک گونه, وبا بافتی همانند, وهندسۀ متناظر, نه پراگنده ومتفرق توزيع شده اند ... مشاهدات ما نشان می دهد که هنوز هم به صورت پيوسته, خدای متعال خوشه های بی شمار ديگری را در يک مقياس منوازن می آفريند, هستی در حال توسعۀ مستمر است دارای بار الکتريکی مثبت است, وکائنات در حال تمدد می باشد. 

 

عناصر متعدد .. وهمبستگی واحد:ام " اتم " در طرف ديگر, مخلوقی است به عين شيوه ونمونۀ فوق الذکر, ميکرو سکوپ های الکترونی قوی در اواخر دهۀ  هشتاد " اتم" را در معرض مشاهدۀ بشر گذاشتند, در حالی که بشر به ساختار اتم نوعاً آشنايی پيدا کرده بود, مشاهدات به صورت غير قابل انکاری نشان دادند که " اتم" متشکل است از يک هستۀ نيرومندی که دارای بار الکتريکی مثبت است, وبسيط ترين انواع آفرينش که عبارت از: گاز هايدروجن است وهستۀ آن مرکٌب از يک پروتون می باشد, دارای بار الکتريکی منفی است که الکترون نامنيده می شود وبر محور آن حرکت کرده وبه آن سخت وابسته است. پس اگر هستۀ اتم دارای دوپروتون باشد , اين بدان معنی است که ما در برابر عنصر ديگری قرار داريم که " هيليوم" ناميده می شود, وبه دور هستۀ آ« دو الکترون پشتيبان همديگر می چرخند, وخدای متعال تمام عناصر را از  گاز ها وفلزات ومعادن تا ديگر پديده ها با همين شيوه وطبق عين نظام آفريده است, الکترون ها در تساوی تمام باعدد پروتون ها بر محور هسته می چرخند,  وآنچه که در هسته اتم هر عنصری از اين مخلوقات قرار دارد " عدداتمی" ناميده می شود. علمای فيزک عدد اتمی همۀ عناصر را شناسايی نموده وآن را در ترتيب تصاعدی خود طبق جدولی که آن را " جدول دوره ای عناصر" ناميده اند مرتب کرده اند,مثلاً عدد اتمی کاربون (6) واز اوکسيجن (8) والمونيم(13) وکالسيوم(20) وسيماب جيوه (80) است .. وهمين طور عدد اتمی ديگر  عناصر .... اينها اطلاعاتی است که هم اکنون شاگردان بخش های علمی در مدارس ثانوی آنها ذا حتی با تفصيل بيشتر می دانند. 

 

رفتارهای بشری همانند حرکت اتم است:تصوير آجرهای کهکشانی سازندۀ هستی که در فوق بدانها پر داختيم , به وضوح نشان می دهند که " همبستگی" در ساختار هستی, يک حقيقت حياتی ريشه دار وجوهری است, واز اين جهت ممکن است عين اين قاعده را بر روابط بشری وانتظار تبعيت وپيروی بعضی از بشر برای بعضی ديگر از آنان که قوی تر ونيرومند تر از ديگران هستند, تعميم داد. انسان های نيرومندحکم کانونها ومحورهايی را دارند که انسان های ضعيف تر از خود را می چرخانند,واين حقيقتی است که تاريخ جامعۀ انسانی آن را به روشنی تمام نشان داده وعصر کنونی ای که در آن زندگی می کنيم, نيز مؤيد آن است. از اين رو بر دعوتگر مسلمان واجب است تا در جامعه جايگاه محوری ای را احراز نمايد, تا ولاء وهمبستگی ديگران را به مدار خود بکشاند. اين نتيجه گيری برای ما در تفهيم تئوری" صنعت حيات" بسيار مهم است, بنا بر اين بايد بر رویآن محکم دست گذاشت تا آن را به معنای ديگری که بعداً به نتيجه گيری آنها خواهيم پرداخت, پيوست کنيم.اما در همان حالی که ما می رويم تا معنای ديگر پيوسته با اين معنی را کشف کنيم , بی مناسبت نخواهد بود, اگر در برابر معنای فرعی ديگری که در پديدۀ همبستگی ميان مخلوقات نهفته است, درنگی کوتاه داشته باشيم.  

 

معنی اوٌل:همبستگی در طبقه بندی های مختلف جامعۀ بشری پديده ای است که تکرار می شود, زيرا نيروهايی که برای ديگران موقعيت محوری دارند, خود به نوبۀ خويش باز در مدار کانون های مرکزی نيرومندتری سير می کنند وبه مراکز قرتمند تر از خود وابسته اند, واين حقيقت روشن می سازد که ( خوشۀ نجومی) با شماری از ياران خود به خوشۀ نيرومند تری ئابسته است که خود کانونی زنجيره ای از خوشه های ديگر می باشد. واين همان اساس پديدۀ ( رهبری) در زندگی بشری است, شکی نيست که مردم نياز به نيروهايی دارند که به اين همبستگی قوام بخشيده واز دفع نيروها وبا ظلم وفساد جلوگيری نمايند, پس ظلم ومنافی با سنت وقانونمندی هستی است. 

 

معنی دوم: از دياد پروتون های هسته های اتم, به همان تعداد الکترون های بيشتری را به سوی خود جلب می کند – چنان که گفتيم – وليکن آنچه را که نا گفته باقی گذاشتيم اين است که: اين الکترون ها دارای سطوح وطبقات محدودی هستند که در همان سطوح وطبقات می چرخند, اگر اين الکترون ها از نظر تعداد بيشتر باشند, با کوچکترين سببی از مدار خود می گريزند,  همچنين است کار در زندگی بشری, اگر تعداد پيروان در کانون اجتماعی بزرگ بسيار باشد, مسئله ريزش نيروها بيشتر است, زيرا عنصری که ايشان را به دور خود گرد آورده است, نمی تواند برای هر يک مدار های بر نامه ريزی شدۀ دقيقی به دست دهد که گرايش ها وآرمانهای آنان را اشباع کند, پس در اين جاست که ميان قاعده ومحور نوعی گست به وجود می آيد که نهايتاً ممکن است به فرار وگريز نيروها بينجامد وچه بسا که اين امر عنصر محوری را به نوعی سر خورده سازد که اين سر خوردگی به افت توانايی های وی در رهبری بينجامد, زيرا پروتونهاس اتم نيز در حالات فشار وتنگنا همراه با خروج الکترون از مدار هستۀ مرکزی می گريزند,  واين امر به دعوتگران مسلمان می آموزد که بايد تجمع آنها متوازن وبه هنجار باشد.می توانيم به اين پديده از زاويۀ ديگری نگريسته وبگويم عنصر محوری اگر از نظر نيروی علمی وتوانمندی های ذاتی قوی وآماده باشد, ودر مرحلۀ اولی پيروان بيشتری داشته باشد, آنان پيرامون وی حلقه خواهند زد, در صورتی که لذت ارتباط وهمبستگی در اوج خود باشد, سپس ممکن است در ميانۀ راه با افکار متعالی واستنباط ها وتحليل های پيشرفتۀ او که از سطح ايشان بالاتر است, هماهنگی نشان داده نتوانسته واو را درک نکنند ودر نتيجه از مدار بگريزند, واين امری است که بر دعوتگران الزام می کند تا در حرکت خود سير ميانه را رعايت کرده, حساب ضعفا را نيز داشته باشند, وهميشه از موضع اقوی واولی به قضايا نگاه نکنند. ممکن است گاهی يک مسلمان زمينه های نبوغ را تا بخواهيم داشته باشد, ليکن نتوانند برای نبوغ خود بازاريابی نموده وکسی را بيابد که او را درک کرده بتواند. 

 

معنی سوم:تعداد الکترون های پيرو, مناسب با نيروی هستۀ اتم وتعداد پروتون ها در آن است , همچنين دعوتگر که صنعتگر زندگی است ... می تواند شماری از مردم را جذب کند که با مقدار علم ونيروهای ذاتی وی متناسب باشد, وهرچند که او از نظر روحی , وتوشه های ديگر وملکات ذاتی قوی تر باشد, مردم هم پيرامون او بيشتر حلقه خواهند زد.  

 

معنی چهارم:يک اتم از يک عنصر, اتم ديگر در عنصری ديگر متٌحد می شود, از اتٌحاد اين دو عنصر جزء جديدی به وجود می آيد که دارای خواص جديدی است, واين موجودات مرکٌب فراوان اند, ومدار بهره گيری در اغذيه وادويه نيز در همين جا است, حتی کيميای عضوی, سلسله های متعدد از مرکبات جديد به اضافۀ اتم هايدروجن يا کربن را با ترکيب اصلی خود ايجاد می کند, با هر اتمی که اضافه می شود, خواصٌ آن نيز متجدد ومتکثٌر می گردد. حال خوب دقت کنيد: اين پديده اساس وقانون " پيمان" و" تعهد" در زندگی بشری وحيوانی است, اگر شما بتوانيد با کسانی که با شما نقاط اشتراکی دارند, هم پيمان شويد, يقيناً می توانيد, در برنامه های دعوت نيز نيروهای بيشتری را به ياری بگريد. 

 

همبستگی واطاعت هر دو: در انواع مخلوقاتی که شکاف وسيع ميان هستی بی نهايت واتم کوچک ترين را پر می کنند,شواهد بی شماری که هرگز به مقياس بشری تحت ششمار نمی آيند, بر اين حقيقت تأکيد دارند که پديدۀ( همبستگی) و( پيروی) در نهاد هستی قانونمند است. مثلاً خورشيد ما يکی از اين مخلوقات است, ملاحظه می کنيم که زمين ما , کرۀ مريخ, زحل وبقيۀ سيارگان بدان مرتبط واز آن پيروی می کنند , ما در فضای بيکران هستی ميليون ها وميلياردها خورشيد از اين دست داريم که دارای پيروان ووابستگانی هستند سپس در مقياس پايين تر به همين زمين خود که بنگريم, ملاحظه می کنيم که زمين برای خود قمری دارد که از آن پيروی می کند,  وبعضی از کواکب دارای اقمار متعددی می باشد. وافواج پرندگان در مسير هجرت خود از مناطق زيستی به مناطق زيستی بهتر از آن از يک رهبر پيروی می کنند..... وزندگی نظام مند در کندوهای زنبور عسل وآشيانۀ موران در پيروی از اين قانون مشهور ومفروف اند. وهر روز علم با دوربين های حساس خود به دنبال کشف تازه های ديگراز دنيای عجيب وغريب آنان است. تازه هايی که سخت اعجاب آور وگاه بسيار تکان دهنده می باشند,اينها همه مثالهايی برای قانون" محوريت" است که در واقع ناموس هستی است. ما فقط در اين ميدان مثالهايی زده, ودر اين رابطه بابی را گشوديم, شما خود در فهم اسرار خلق, راهی اين ميدان شده, وافق های بيشتری را بگشائيد.

ماهنامه امت شماره  پنجم 2000م

روشنی خورشيد و ماه

روشنی خورشيد و ماه

نوشته: محمد ميرويس غياثی
خداوند غالب و حکيم درين آية کريمه اشعهء خورشيد و ماه را از هم فرق کرده است: هو الّذی جعل الشّمس ضياءً و القمر نوراً (او ذاتی است که که گردانيده خورشيد را روشنی و ماه را نور) اول را به ضياء ياد کرده است و دومی را به نور، اگر ما در کتب قاموس عصری بنگريم جواب درست را در تفريق اين دو لغت و معانی هر کدام نميابيم که ضياء اصل روشنی و نور که برگرفته از روشنی ديگری است، اگر معنای ضياء را اين بدانيم که همان روشنی که آنرا حواس بينايی انسان درک ميکند و اگر بمعنای نور ببينيم آن بر گرفته از نار(آتش) است که روشنی می افشاند. اکثر کتب قاموس ميان نور وضياء فرق نميکنند و آندو را دو لغت در يک معنای مترادف ميدانند، ولی خداوندج خالق اين هستی ميان دو فرق کرده است، آيا اين امر دليل علمی دارد؟ 

درينجا لازم ميدانم که بعضی آيات ديگر را ياد آوری کنم که اشعهء خورشيد و ماه را بيان ميدارند، مثلاً درين دو آية ذيل: و جعل القمر فيهنّ نوراً و جعل الشّمس سراجاً ( و گردانيده است ماه را که در آن نور است و گردانيده است خورشيد را چراغ) و:  و بنينا فوقکم سبعاً شداداً، و جعلنا سراجاً و هّاجاً ( و بنا نموديم بالای شما هفت ـ فلک ـ سخت و گردانيديم چراغ روشن).
اينجا خداوندج يکبار خورشيد را به چراغ تشبيه کرده است و بار ديگر به چراغ روشن که با تيل يا برق روشن ميشود، هر چه اشعهء قمر؟ خداوندج آنرا به به نور ياد کرده است، اگر ما به علم فيزيک دانشگاهی بنگريم مي بينيم که منبع نور به دو قسم تقسيم ميشود: منبع مستقيم مثل روشنی خورشيد، ستاره ها، چراغ، شمس و غيره… و مصادر غير مستقيم مثل ماه و سياره ها. اين آخری ها نور خود را از منابع ديگر مثل خورشيد ميگيرند و دوباره منعکس ميسازند، خورشيد و چراغ در اين ويژگی مشترک اند که هر دو خود مستقيم منبع نور اند، ازينرو خداوندج خورشيد را به چراغ روشن تشبيه کرده است ولی ماه درين ويژگی با خورشيد و چراغ مشترک نيست، ازينرو خداوندج در هيچ آيتی ماه را به چراغ تشبيه نکرده است چون ماه روشنی خود را از خورشيد ميگيرد و دوباره پخش ميکند و دانای با حکمت آنرا نور ناميده است(برگرفته از سرنوشت).