بعضی افراد که فقط آیاتی را می‏بینند که می‏گوید همه چیز به اراده خداست‏ ، خیال می‏کنند که قرآن کریم چون فرموده همه چیز به اراده خداست پس قائل به‏ اسباب و مسببات و از آن جمله قائل به اختیار و اراده بشر نیست . مخصوصا اروپائیها اغلب وقت درباره اسلام اظهار نظر می‏کنند اسلام را العیاذ بالله یک دین جبری معرفی می‏کنند یعنی دینی که برای بشر هیچگونه‏ اختیار و اراده‏ای قائل نیست . ولی واضح است که این ، یک تهمت به قرآن‏ است . من در کتاب کوچک " انسان و سرنوشت " این مسئله را تا اندازه‏ای بحث کرده‏ام . قرآن به شکلی عموم مشیت الهی و عموم قضا و قدر را قائل است که هیچگونه منافاتی بین آن و اختیار و اراده بشر نیست . از جمله آیاتی که مسئله اختیار و اراده بشر را به طور جدی مطرح فرموده است همین آیه و چند آیه بعدی است . می‏گوید : « ذلک بما قدمت
ایدیکم»نمی‏گوید این به موجب اعمال شماست ، که‏ بگوییم ما اختیار داشتیم یا نداشتیم . می‏گوید : « بما قدمت ایدیکم » به‏ موجب کارهایی که به دست خودتان یعنی به اراده و اختیار خودتان بدون هیچ‏ اجباری انجام دادید . خدا شما را مختار و آزاد آفرید « فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر »( 1 ) هر که می‏خواهد یعنی به اختیار خودش ایمان آورد و هر که می‏خواهد کفر بورزد . « انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ( 2 ) ما راه را به بشر نمودیم ، این دیگر به خود او بستگی دارد که شاکر باشد یا کافر .