آمادگی لطفی برای خلق آثار جدید
محمدرضا لطفي، آهنگساز و سرپرست گروه موسيقي شيدا از آمادگي خود براي برگزاري كنسرت
مشترك با بزرگان موسيقي سنتي و دوستان قديمي خود خبر داد.
محمدرضا لطفي، آهنگساز و سرپرست گروه موسيقي شيدا به پرسشهايي درباره فعاليتهاي اخير خود، كنسرت با بزرگان موسيقي سنتي ، موسيقي مذهبي و رويكرد اجتماعي در موسيقي پاسخ گفت.
اين نوازنده برجسته تار با بيان اينكه براي برگزاري كنسرت با بزرگان موسيقي و دوستان قديميام اعلام آمادگي ميكنم ،اظهار داشت: برنامه بعدي من كه، شايد در پاييز امسال باشد، دعوت از دوستان قديمي و بزرگان موسيقي براي همكاري مشترك خواهد بود.
وي با اشاره به اينكه اميدوار است به عنوان حلقه اتصال اين جمع قديمي عمل كند، تصريح كرد: مگر ميشود هنرمند آوازي مثل شجريان و نوازندهاي مثل عليزاده و مشكاتيان و هنرمند تارنوازي مثل من باشد و ما بگوييم آماده نيستيم و نميتوانيم ؟
لطفي ادامه داد: همه ما ميخواهيم اين كار را انجام دهيم. من خودم هم اميدوارم و فكر ميكنم اين كار درست است و بايد آن را انجام داد.
وي در عين حال با اشاره به اينكه بايد همكاري و ارتباط بين ما هنرمندان به صورت طبيعي رخ دهد، يادآور شد: اين ارتباط را نميشود بوسيله كسي برقرار كرد. براي اينكه چنين اتفاقي رخ دهد بايد يك فضاي فرهنگي بين خود ما هنرمندان به وجود بيايد. وقتي به ديدن دوستان برويم اين دوستي و پيوند به وجود ميآيد و از درون اين دوستي و همدلي،نشستن و ساز زدن و آواز خواندن نيز به وجود خواهد آمد.
لطفي گفت: در حال حاضر در جامعه مدتهاست كه اين نوع رويكرد متوقف شده اما در دوره جنگ و بعد از آن نيازهاي موجود آدمها را دور هم جمع ميكرد كه اينها با هم درد و دلهايشان را به طور مشترك بازگو كنند.
سرپرست گروه موسيقي شيدا افزود: با اين حال اتفاقاتي هم در اين فاصله بين ما افتاده مثلا من با شجريان، عليزاده، ناظري، مشكاتيان، كياني و طلايي ديدار كردم. اما هنوز فرصت فضاي با هم بودن و رفت و آمد قديم به وجود نيامده است.
وي تصريح كرد: همه آدمهاي اهل موسيقي يك خاطرهاي از بزرگان دارند و ما نبايد با عجله كردن در برگزاري كنسرت مشترك با دست خودمان يكدفعه تمام آن خاطرات قديميشان را بر هم زنيم. پس نبايد عجله كرد و بايد بگذاريم روند طبيعي اين كار طي شود.
مشروح گفتوگوي فارس با «محمدرضا لطفي» طي روزهاي آينده منتشر مي شود.
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "