آواز خوان صحرا
 

     ادبيات ايران سرشار از انگيختگي ها و مفاهيم عميقي است كه در جاي جاي اين سرزمين كهنسال ريشه دارد. سرزميني از شمال تپه ماهورهاي خراسان تا دشت هاي تفتيده جنوب، از كوه هاي سر بر آسمان ساييده كردستان تا شنزارهاي سيستان، از …

     در اين خصوص مطلبي داريم حاوي مروري بر ادبيات تركمن و يكي از شاعران به نام آن خطه؛ مسكين قليچ. نوشته حاضر را عبد الرحمن ديه جي يكي از شاعران و نويسندگان حوزه ادبيات كودك و نوجوان نوشته است. از ديه جي آثاري چند به چاپ رسيده است تحت عناوين ماهي، درخت بر كعلي، و …

     مسكين قليچ از شعراي بزرگ كلاسيك تركمن است كه در سال 1268هجري قمري (1847ميلادي) تولد و در سال 1325 قمري (904 ميلادي) وفات يافته است. مسكين قليچ از طايفه آتاباي ايل گوگلان (از طوايف تركمن) است و بيشتر عمر خود را در ميان گوگلان ها گذرانده است. مسكين قليچ سواد ابتدايي را در مكتب روستا فرا مي گيرد، سپس به بخارا روي مي آورد و ادامه تحصيل مي دهد و آن قدر پيش مي رود كه در رديف عالمان و صاحب نظران شناخته شده قرار مي گيرد. وي زبان فارسي وعربي را به خوبي فرا مي گيرد و به مطالعه آثار شعراي بزرگي همچون فردوسي، نظامي، نوائي، مختومقلي، ملا نفس، و ساير بزرگان مي پردازد.

     مسكين قليچ پس از تحصيلات خود در بخاراي شريف، به ديار خود باز مي گردد و در ميان گوگلان ها مدرسه اي داير مي كند و به تدريس و تعليم مي پردازد. او عمر خود را در فقر و تنگدستي مي گذراند، و در واقع تخلص به نام «مسكين» به نوعي بيانگر فقر اوست. شاعر در طول عمرش «بخشي گري» نيز مي كند و اشعارش را به صورت آواز به گوش مردم        مي رساند. در آن زمان، در صحراي تركمن، بخشي گري تنها روشي بود كه مي شد كه با آن حرف دل را به گوش مخاطبان رساند. آن اشعار از طايفه اي به طايفه اي، از دلي به دلي و از نسلي به نسلي مي گردد و تا به امروز مي رسد كه پس از گردآوري توسط محققين به صورت ديواني چاپ شده است؛ اما مسلماً بسياري از اشعار نيز در ميان غبار زمان گم شده اند.

 

مضامين اشعار مسكين قليچ:

     در ديوان مسكين قليچ به دنيايي از مضامين متنوع، عرفاني، اخلاقي، اجتماعي، سياسي و  … بر مي خوريم كه با تخيلات زيبا و بياني شيوا دست به دست هم داده اثري والا و جاودانه خلق كرده اند. شعراي كلاسيك تركمن از جمله مسكين قليچ از نظر قالب ادبي و انديشه و بيان و صنايع شعري، خود را تا حد شعراي بزرگ جهاني بالا كشيده اند و همگام با شعراي معاصر خود پيش رفته اند. يكي از مهمترين عوامل اين امر طبيعتاً رشد و پرورش مسكين قليچ و امثال وي در مهد تمدن و علم و ادب اسلامي، بخاراي شريف بوده است و نيز ارتباط و همنشيني با علماء و اساتيد بزرگ انديشه هاي عميق اجتماعي زمان. چنانكه در بعضي از اشعار قليچ گاه از طبقات اجتماعي و فقر سخن رانده شده است:

كيمسه لر نينگ تختين سيم و زر اتميش      كيمسه لر نان تا پماي گچيپ بار ادير.
     چه كسان كه از سيم و زر تختي ساخته اند چه كسان كه با حسرت ناني (از دنيا) مي گذرند.

     همچنين، ديوان مسكين قليچ سرشار از نصايحي درباب اخلاق و آداب و معاشرت و همه برگرفته از فرهنگ اسلامي است كه با سادگي و صميميت و كناياتي زيبا بيان شده اند:

پست تو تغين او زونگني گيتمه خيالا      تكبرلي آدم يتمز كمالا
اگر سينسا آلتين كاسه پيالا      اگسيلمز قمتي، هرگيز آز اولماز.

     خود را حقير بشمار و بلند پروازي نكن انسان متكبر به كمال نخواهد رسيد كاسه و پياله اي طلايي اگر بشكند،      از ارزش آن كاسته نخواهد شد.

 

زبان اشعار مسكين قليچ:

     مسكين قليچ بياني شيوا و روان دارد؛ بيت هايش ساده و صيقل يافته است و به هيچ پيچ و خمي در نحوه بيان مبتلا    نمي شود. در واقع ساده گويي خصوصيت كلي شعر تركمن است. شعر تركمن مثل سادگي صحرا صاف و بي آلايش است؛ مسيكن قليچ نيز شاعر همين صحراست كه ابياتش ساده و عاطفي و صميمي است و با تخيلات ملموسي آنها را مي آرايد:

يالان دو نيه غمخانه دير آدمزاد      احمق دير كيم موندا گليپ چاغ اولار
جان بيرقوش دير آولار شوم اجل صياد      ديمكيل تندرست مدام ساغ اولار.

     دنياي دروغين غمخانه اي است، شادماني در اين فاني حماقت است. پرنده جان را صياد شوم اجل شكار خواهد كرد. نينديش كه همواره پا بر جا خواهي ماند.

 

تأثير از طبيعت:

     شاعر از طبيعت و محيط اطراف الهام مي گيرد. عاطفه و احساس او نتيجه واقعيات بيروني، و تخيلات او نيز متأثر از مواد و عناصر پيرامون است. قليچ، اين شاعر صحرا نيز تخيلات خود را با سبزه و گل و دشت و موجودات صحرايي در مي آميزد. اشعار مسكين قليچ در عين حال كه از انديشه اي جهاني برخوردارند، در بسياري از موارد روحي صحرايي دارند. سمبل ها و تشبيهات او برگرفته از محيطش است؛ محيطي كه زيستگاه روباه و شغال و گرگ هاي گرسنه است:

تيلكي شغال آوي زهر دير قوردا      آچ اولسنگ سوز سالما هرگيز ناماردا
بد اصلينگ سوزي دگسه بير مرده      يوره گينده دوين بيلن داغ اولار

     شكار شغال و روباه براي گرگ زهر است حتى از گرسنگي بميري، به نامرد رو نينداز اگر مردي سخني تلخ از پليدي بشنود، در دلش داغي گدازان خواهد ماند،
     در صحرايي كه پر از اسب است و مردم چه در هنگام رزم و چه در مسافرت، چه در كار و شكار از آن بهره مي برند، و اسب بخشي از زندگي شان است، در كنايه ها و مثل هايشان نيز از آن ياد خواهند كرد. مسكين قليچ نيز به صورت طنزگونه از آن استفاده مي كند:

غريبلار آت مينيب دپسه اسك دير      دولتليلر اشك مينسه آت بولار.
     تنگدستان اسب هم سوار شوند، الاغ سوار به نظر مي آيند. ولي ثروتمندان الاغ كه سوار مي شوند، انگار اسب سوار شده اند.

 

تأثير از فرهنگ ايراني و اسلامي:

     مسكين قليچ با نزديكي به ادبيات پارسي و عربي از آنها تأثير مي پذيرد و به اين صورت روح آنها در اشعارش ظهور    مي يابند.

بيلبيل گوله دوش بولسا گول بيرله چمن ياغشي      بيلبيل اوچيپ زاغ قونسا گوللره خزان ياغشي
غم بيله آل گيننده خوشليقدا كفن ياغشي      اول تخت سليمان دان هر كيمگه وطن ياغشي
آيرا ليقدا اور تنيپ چوخ در ده قالان كونگلوم.

     وقتي بلبل به گل مي رسد، گل و چمن زيباست بلبل اگر پرواز كند و زاغ بنشيند، گل ها را خزان خواهد گرفت از رنگارنگ پوشيدن ميان غم، در شادماني كفن پوشيدن بهتر است. اي دلي كه در درد و هجران مانده اي! از آن تخت سليمان در سرزميني دور دست، وطنت بارها بهتر است.

     مسكين قليچ از شعراي مسلمان مشرق زمين است و غرق در تفكر و فرهنگ اسلامي. تاريخ اسلام جزئي از تاريخ او نيز هست و قصه هاي قرآن، الگوي زندگاني اش. همچون تمام شعراي مسلمان، اشعارش پر از تلميحات برگرفته از دنياي اسلام است. به طور مثال، در بند زير تلميح حضرت سليمان را مي خوانيم:

حق سني توپراقدان ياراتميش گوني      غم لايينا قاريپ ياراتدي سني
فخر بيلن گزسنگ چرخ گردوني      سليمان تختيندا بي غم تاپيلماز

     خداوند آن روزي كه تو را از خاك آفريد وجودت را با گل و لاي غم در آميخت اگر فخركنان چرخ گردون را بگردي در تخت سليمان نيز بي غم نخواهي يافت